کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
اعلام پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
اعلام
/'a'lām/
معنی
= عَلَم
فرهنگ فارسی عمید
مترادف و متضاد
آگاهانیدن، اخبار، اظهار، خاطرنشان، خبردادن، مخابره، مطلع ساختن
برابر فارسی
بازنمود، ناموران، ویژه نام ها
فعل
بن گذشته: اعلام داد
بن حال: اعلام ده
دیکشنری
acknowledgement, acknowledgment, airing, announcement, annunciation, broadcast, declaration, enunciation, proclamation, publication
-
جستوجوی دقیق
-
اعلام
واژگان مترادف و متضاد
آگاهانیدن، اخبار، اظهار، خاطرنشان، خبردادن، مخابره، مطلع ساختن
-
اعلام
فرهنگ واژههای سره
بازنمود، ناموران، ویژه نام ها
-
اعلام
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی، جمعِ عَلَم] 'a'lām = عَلَم
-
اعلام
فرهنگ فارسی عمید
(اسم مصدر) [عربی] 'e'lām آگاه ساختن؛ آگاهی دادن؛ خبر دادن.
-
اعلام
فرهنگ فارسی معین
( اَ ) [ ع . ] جِ عَلَم . 1 - نشانه ها. 2 - بیرق ها.
-
اعلام
فرهنگ فارسی معین
( اِ ) [ ع . ] 1 - (مص م .)آگاه کردن ، هشدار دادن . 2 - (اِمص .) آگاهی .
-
اعلام
لغتنامه دهخدا
اعلام . [ اَ ](ع اِ) ج ِ عَلَم . علمهای فوج و بیرقها. (آنندراج ). ج ِ عَلَم ، درفش و پرچم . (منتهی الارب ). ج ِ عَلَم ، رایت . درفش . (از اقرب الموارد). علمها. درفشها. (ناظم الاطباء). تقول : هو من اعلام العلم الخافقة. (از اقرب الموارد). قلقشندی آرد: ...
-
اعلام
لغتنامه دهخدا
اعلام . [ اِ ] (ع مص ) آگاهانیدن و آگاه گردانیدن . (آنندراج ). آگاه گردانیدن . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). باخبر ساختن کسی را. و بدین معنی بنفسه متعدی است و بوسیله ٔ باء نیز متعدی شود. یقال : اعلمه الخبر و بالخبر. راغب گوید: «اعلم » و «علم » در اص...
-
واژههای مشابه
-
أَعْلَامِ
فرهنگ واژگان قرآن
کوهها-علامتها -نشانه ها
-
اعلام شود
فرهنگ واژههای سره
به آگاهی رسد
-
اعلام کرد
فرهنگ واژههای سره
آشکار کرد
-
اعلام کردن
فرهنگ واژههای سره
آگاه کردن، آگاهاندن
-
اعلام نمودن
فرهنگ واژههای سره
آگهی دادن
-
advice of arrival, avis d'arrivée (fr.)
اعلام ورود
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی مخابرات - پست] برگهای که در آن به گیرنده اطلاع داده میشود که مرسولۀ پُستی به واحد پُستی رسیده است