کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
اعطیه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
اعطیه
/'a'tiye/
معنی
= عطا
فرهنگ فارسی عمید
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
اعطیه
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی: اعطیَة، جمعِ عطا] [قدیمی] 'a'tiye = عطا
-
اعطیه
فرهنگ فارسی معین
(اَ یِ) [ ع . اعطیة ] (اِ.) جِ عطاء؛ بخشش ها، عطاها.
-
واژههای مشابه
-
اعطیة
لغتنامه دهخدا
اعطیة. [ اَ ی َ ] (ع اِ) ج ِ عَطاء، بمعنی دهش و آنچه بخشیده شده . (منتهی الارب ) (از ناظم الاطباء). ج ، اَعطیات . رجوع به این کلمه و به عطاء شود.
-
جستوجو در متن
-
اعطیات
لغتنامه دهخدا
اعطیات . [ اَ ](ع اِ) جج ِ عَطاء، بمعنی دهش و آنچه بخشیده شود. (منتهی الارب ). ج ِ اَعطیَه . جج ِ عطاء. (ناظم الاطباء).
-
عطاء
لغتنامه دهخدا
عطاء. [ ع َ ] (ع اِمص ، اِ) عطا. دهش . (منتهی الارب ). دادن بخشش را. (از اقرب الموارد). رجوع به عطا شود. || آنچه بخشیده شود. (منتهی الارب ).آنچه داده شود. (از اقرب الموارد). ج ، أعطیة و جج ،أعطیات . (منتهی الارب ) (اقرب الموارد). اصل آن واوی است یع...
-
لیلی
لغتنامه دهخدا
لیلی . [ ل َ لا ] (اِخ ) بنت ابی حثمةبن حذیفةبن غانم بن عامربن عبداﷲبن عبداﷲبن عبیدبن عویج بن کعب بن لؤی القرشیة العدویة اخت سلیمان و کانت زوج عامربن ربیعة العنبری فولدت له عبیداﷲ. و قال ابن سعد اسلمت قدیماً و بایعت . کانت من المهاجرات الاول هاجرت ا...