کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
اعطاء پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
اعطاء
معنی
( اِ ) [ ع . ] 1 - (مص م .) بخشیدن ، دادن . 2 - (اِمص .) بخشش ، دهش .
فرهنگ فارسی معین
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
اعطاء
فرهنگ فارسی معین
( اِ ) [ ع . ] 1 - (مص م .) بخشیدن ، دادن . 2 - (اِمص .) بخشش ، دهش .
-
اعطاء
لغتنامه دهخدا
اعطاء. [ اِ ] (ع مص ) همدیگر گرفتن . (منتهی الارب ). از همدیگر گرفتن . (ناظم الاطباء). همدیگر دادن و گرفتن . (آنندراج ). || دادن و عطانمودن . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). عطا نمودن . (آنندراج ). دادن . بخشیدن . (منتخب از غیاث اللغات ). دادن عطا بکس...
-
اعطاء
دیکشنری فارسی به عربی
تنازل , منحة
-
واژههای مشابه
-
اعطاء کردن
دیکشنری فارسی به عربی
اسمح له , تشاور
-
اعطاء کردن سرمایه گذاردن
دیکشنری فارسی به عربی
استثمر
-
واژههای همآوا
-
ائتاء
لغتنامه دهخدا
ائتاء. [ اِءْ ] (ع مص ) رجوع به ایتاء شود.
-
اعتاء
لغتنامه دهخدا
اعتاء. [ اَ ] (ع ص ، اِ) ج ِ عُتُوّ. سرکشان . (آنندراج ) (از لطائف از غیاث اللغات ). ج ِ عَتی ّ (اعلال شده ٔ عتوی بر وزن فعول ) بمعنی فرومایه ٔ تباه کارسرکش . (از منتهی الارب ). ج ِ عَتی ّ. (ناظم الاطباء).
-
جستوجو در متن
-
bestowal
دیکشنری انگلیسی به فارسی
بخشش، اعطاء
-
conferment
دیکشنری انگلیسی به فارسی
تعهد، اعطاء، تفویض
-
bestowals
دیکشنری انگلیسی به فارسی
اعطای پاداش، بخشش، اعطاء
-
condescension
دیکشنری انگلیسی به فارسی
محبت، مدارا، واگذاری، اعطاء
-
تشاور
دیکشنری عربی به فارسی
همرايزني کردن , اعطاء کردن , مشورت کردن , مراجعه کردن