کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
اعراب القرآن پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
اعراب القرآن
لغتنامه دهخدا
اعراب القرآن . [ اِ بُل ْ ق ُرْ ] (ع اِ مرکب ) یا علم اعراب القرآن . بنا بگفته ٔ مؤلف مفتاح السعاده از فروع علم تفسیر محسوب است ولیکن در حقیقت این علم از فروع یا مباحث علم نحو است و آنرا علمی مستقل شناختن چنانکه سیوطی در اتقان آنرا اختیار کرده ، درس...
-
واژههای مشابه
-
أَعْرَابِ
فرهنگ واژگان قرآن
باديه نشينها (کلمه اعراب در اصل جمع عرب است ، ولی در عبارت "ﭐلْأَعْرَابُ أَشَدُّ کُفْراً وَنِفَاقاً " اسم شده براي عربهاي باديهنشين)
-
آبار اعراب
لغتنامه دهخدا
آبار اعراب . [ رِ اَ ] (اِخ )نام شهرستانی به پنج فرسنگی اجفر میان اجفر و فید.
-
اعراب بائده
لغتنامه دهخدا
اعراب بائده . [ اَ ب ِ ءِ دَ ] (اِخ ) نام قومی از اعراب از نژاد سامی است که برخی گویند پیش از ظهور اسلام منقرض شده و از میان رفته اند. اینان بضخامت جثه و قوت شهرت دارند. دکتر فیاض در تاریخ اسلام آرد: روایات عرب بر آن است که از زمان قدیم در عربستان اع...
-
اعراب منتفج
لغتنامه دهخدا
اعراب منتفج . [ اَب ِ م َ ت َ ف َ ] (اِخ ) بنی مالک . اعراب میان سبعه و ام التمیر است که در ضلع غربی کارون سکونت دارند و بزراعت اشتغال دارند. (از جغرافیای سیاسی کیهان ص 91).
-
جستوجو در متن
-
قیسی
لغتنامه دهخدا
قیسی . [ ق َ ] (اِخ ) ابراهیم بن محمدبن ابراهیم مالکی ، مکنی به ابواسحاق و ملقب به برهان الدین و موصوف به علامه . از نحویان بزرگ و از شاگردان زینب بنت الکمال و ابوحیان محمدبن یوسف بود. او راست : اعراب القرآن یا ترکیب القرآن یا المجید فی اعراب القرآن ...
-
ابوبکربن اشته اصفهانی
لغتنامه دهخدا
ابوبکربن اشته اصفهانی . [ اَ بو ب َ رِ ن ِ ؟ اِ ف َ ] (اِخ ) او راست : کتاب ریاضة الالسنه فی اعراب القرآن و معانیه . (ابن الندیم ).
-
علامه قیسی
لغتنامه دهخدا
علامه قیسی . [ ع َل ْ لا م َق َ ] (اِخ ) ابراهیم بن محمدبن ابراهیم قیسی مالکی سفاقسی ، مکنی به ابواسحاق و ملقب به برهان الدین و موصوف به علامه . از اکابر نحویین و از تلامذه ٔ زینب بنت الکمال . او راست : اعراب القرآن یا ترکیب القرآن المجید فی اعراب ال...
-
تلمیذبن ملک
لغتنامه دهخدا
تلمیذبن ملک . [ ت ِ ؟ ] (اِخ ) اسحاق بن محمدبن حمزة الرومی الحنفی .او راست : اعراب القرآن . (از اسماء المؤلفین ج 1 ص 202).
-
غریب القرآن
لغتنامه دهخدا
غریب القرآن . [ غ َ بُل ْ ق ُرْ ] (ع اِ مرکب ) لغات و اصطلاحاتی است از قرآن که به مرور زمان فهم آنها دشوار گردیده و به تفسیر و توضیح احتیاج پیدا کرده است . رجوع به غریب الحدیث و القرآن شود. صاحب کشف الظنون گوید: درباره ٔ غریب قرآن به جز کسانی که ابن ...
-
قاری
لغتنامه دهخدا
قاری . (اِخ ) حوفی علی بن ابراهیم بن سعید. عالم فاضل مفسر، قاری ،نحوی ، مکنی به ابوالحسن . از مشاهیر ادبا و مرجع استفاده ٔ اکثر فضلای عصر خود بود و از اوست : 1 - اعراب القرآن . 2 - البرهان فی تفسیر القرآن . 3 - علوم القرآن . 4 - الموضح در نحو وی به س...
-
زابلی
لغتنامه دهخدا
زابلی . [ ب ُ ] (اِخ ) ابوالثنا احمدبن محمد یکی از علماء قرن دهم هجری دولت عثمانی بود و بسال 965 هَ .ق . کتابی در اعراب القرآن تألیف کرده است . (قاموس الاعلام ترکی ). و رجوع به ریحانة الادب ج 2 ص 106 شود.
-
ابویوسف
لغتنامه دهخدا
ابویوسف . [ اَ بو س ُ ] (اِخ ) ابن رشید الهمدانی .نزیل دمشق . وفات او به سال 643 هَ . ق . بود. او راست : کتاب اعراب القرآن . و شرح قصیده ٔ شاطبیة قاسم بن فیرة و شرح المفصل . رجوع به روضات الجنّات ص 529 ذیل ترجمه ٔ ابومحمد القسم بن فیرةبن ابی القسم خل...