کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
اعتماط پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
اعتماط
لغتنامه دهخدا
اعتماط. [ اِ ت ِ ] (ع مص ) در آبروی کسی رخنه کردن و عیبناک نمودن . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). عیب کردن کسی را و او را بچیزی که در او نیست متهم ساختن . (از متن اللغة).
-
واژههای همآوا
-
عاتمات
لغتنامه دهخدا
عاتمات . [ ت ِ ](ع ص ) النجوم العاتمات ؛ ستارگان که از تیرگی هوا تاریک و پوشیده گردند. (منتهی الارب ) (اقرب الموارد).