کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
اعتفاص پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
اعتفاص
لغتنامه دهخدا
اعتفاص . [ اِ ت ِ ] (ع مص ) گرفتن از کسی حق خود را. (آنندراج ) (ناظم الاطباء). حق را از کسی گرفتن . (از اقرب الموارد) (از منتهی الارب ).
-
واژههای همآوا
-
اعتفاس
لغتنامه دهخدا
اعتفاس .[ اِ ت ِ ] (ع مص ) کُشتی گرفتن . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). || مضطرب شدن . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء).
-
جستوجو در متن
-
معتفص
لغتنامه دهخدا
معتفص . [ م ُ ت َ ف ِ ] (ع ص ) گیرنده ٔ حق خود از کسی . (آنندراج ) (ازمنتهی الارب ) (از اقرب الموارد). آنکه به زور حق خودرا می گیرد. (ناظم الاطباء). و رجوع به اعتفاص شود.