کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
اعتزار پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
اعتزار
/'e'tezāz/
معنی
۱. عزیز شدن؛ گرامی شدن؛ عزت؛ ارجمندی.
۲. عزیز شمردن؛ گرامی داشتن.
فرهنگ فارسی عمید
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
اعتزار
فرهنگ فارسی عمید
(اسم مصدر) [عربی] [قدیمی] 'e'tezāz ۱. عزیز شدن؛ گرامی شدن؛ عزت؛ ارجمندی.۲. عزیز شمردن؛ گرامی داشتن.
-
واژههای همآوا
-
اعتذار
واژگان مترادف و متضاد
بهانهطلبی، پوزش، پوزشخواهی، عذرخواهی، معذرت
-
اعتذار
فرهنگ فارسی عمید
(اسم مصدر) [عربی] 'e'tezār عذر خواستن؛ پوزش.
-
اعتذار
فرهنگ فارسی معین
(اِ تِ) [ ع . ] 1 - (مص ل .) پوزش خواستن . 2 - گِلِه کردن . 3 - (اِمص .) پوزش .
-
ائتزار
لغتنامه دهخدا
ائتزار. [ اِءْ ت ِ ] (ع مص ) رجوع به ایتزار شود.
-
اعتذار
لغتنامه دهخدا
اعتذار. [ اِ ت ِ ] (ع مص ) شکایت نمودن . || منقطع شدن آب . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). قطع شدن آبها. (از اقرب الموارد). || بکارت زائل کردن . (آنندراج ) (منتهی الارب ). زائل کردن بکارت . (ناظم الاطباء). دوشیزگی ببردن . (تاج المصادر بیهقی...