کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
اعتذار پذیرفتن پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
اعتذار پذیرفتن
لغتنامه دهخدا
اعتذار پذیرفتن . [ اِ ت ِ پ َ رُ ت َ ] (مص مرکب ) قبول پوزش کردن . (ناظم الاطباء).
-
واژههای مشابه
-
اعتذار جستن
لغتنامه دهخدا
اعتذار جستن . [ اِ ت ِ ج ُ ت َ ] (مص مرکب ) عذر خواستن . متوسل شدن بعذر.
-
اعتذار کردن
لغتنامه دهخدا
اعتذار کردن . [ اِ ت ِ ک َ دَ ] (مص مرکب ) معذرت خواستن . عذر آوردن . (ناظم الاطباء).
-
غیرقابل اعتذار
دیکشنری فارسی به عربی
غير قابل للدفاع
-
تشکر و اعتذار
فرهنگ گنجواژه
سپاسگزاری رایج درپاسخ در پایان مراسم ختم.
-
جستوجو در متن
-
عذر شنیدن
لغتنامه دهخدا
عذر شنیدن . [ ع ُ ش َ / ش ِ دَ ] (مص مرکب ) پذیرفتن اعتذار. قبول اعتذار. پوزش پذیرفتن : مرغ بیوقتی سرت باید بریدعذر احمق را نمی باید شنید.مولوی .
-
عذر نهادن
لغتنامه دهخدا
عذر نهادن . [ ع ُ ن ِ / ن َ دَ ] (مص مرکب ) اعتذار. عذر آوردن . بهانه آوردن : و عاملی به حضرت خویشتن استدعا کرد صد عذر نهاد. (کلیله و دمنه ). || عذر پذیرفتن . عذر خواستن . معذور داشتن : صد عذر نهم گر بودش آزاری این جور ترا چه عذر سازم باری . مجیر بیل...
-
حوالة
لغتنامه دهخدا
حوالة. [ ح َ ل َ ] (ع اِ) تمسک و برات و سفته . (ناظم الاطباء). برات که بدائنان دهند. (منتهی الارب ) (آنندراج ). مشتق است از تحول بمعنی انتقال و در شرع نقل دین و تحول آن است از ذمه ٔ محیل به محال علیه . (تعریفات ). || کفالت . (منتهی الارب ). || مأمور...
-
پوزش
لغتنامه دهخدا
پوزش . [ زِ ] (اِمص ) اسم از مصدر فراموش شده ٔ پوزیدن مستعمل در ویس و رامین . عذر. (دهار). معذرت . اعتذار. عذرخواهی . بهانه . عذر خواستن . (اوبهی ). استغفار. طلب عفو. عذر که از قصور یا تقصیری خواهند : پوزش بپذیرد و گناه ببخشدخشم نراند بعفو کوشد و غفر...