کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
اعتدال پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
اعتدال
/'e'tedāl/
معنی
۱. میانهروی.
۲. (اسم) حد وسط گرما و سرما یا خشکی و رطوبت.
۳. میانهحال شدن.
۴. برابر شدن.
۵. [قدیمی] راست شدن.
〈 اعتدال خریفی: (نجوم) اول پاییز که درازی روز و شب متساوی میشود و هوا هم معتدل میگردد.
〈 اعتدال ربیعی: (نجوم) اول بهار که درازی روز و شب متساوی میشود و هوا هم معتدل میگردد.
فرهنگ فارسی عمید
مترادف و متضاد
۱. تعادل
۲. مدارا، ملایمت
۳. راستی، میانهروی
۴. بینابینی ≠ افراط، تفریط
برابر فارسی
میانه روی، ترازینه
دیکشنری
equability, moderation, modesty, sobriety, temperance
-
جستوجوی دقیق
-
اعتدال
واژگان مترادف و متضاد
۱. تعادل ۲. مدارا، ملایمت ۳. راستی، میانهروی ۴. بینابینی ≠ افراط، تفریط
-
اعتدال
فرهنگ واژههای سره
میانه روی، ترازینه
-
اعتدال
فرهنگ فارسی عمید
(اسم مصدر) [عربی] 'e'tedāl ۱. میانهروی.۲. (اسم) حد وسط گرما و سرما یا خشکی و رطوبت.۳. میانهحال شدن.۴. برابر شدن.۵. [قدیمی] راست شدن.〈 اعتدال خریفی: (نجوم) اول پاییز که درازی روز و شب متساوی میشود و هوا هم معتدل میگردد.〈 اعتدال ر...
-
temperament
اعتدال
واژههای مصوّب فرهنگستان
[موسیقی] 1. تعدیل جزئی فواصلی که ازنظر صداشناسی خالص و دقیقاند 2. هر گام یا نظام کوک که در آن فواصلی که ازنظر صداشناسی خالص و دقیقاند تعدیل جزئی شده باشند
-
اعتدال
فرهنگ فارسی معین
(اِ تِ) [ ع . ] 1 - (اِمص .) میانه روی . 2 - ( اِ.) حد میانه .
-
اعتدال
لغتنامه دهخدا
اعتدال . [ اِ ت ِ ] (ع مص ) میانه حال شدن در کمیت . (ناظم الاطباء). میانه حال شدن در کمیت و کیفیت . (منتهی الارب ). میانه حال شدن در گرمی و سردی و خشکی و تری یا در طول و عرض . (غیاث اللغات ) (آنندراج ). میانه حال گردیدن در کمیت و کیفیت . (از اقرب الم...
-
اعتدال
دیکشنری عربی به فارسی
ميانه روي , اعتدال
-
اعتدال
دیکشنری فارسی به عربی
متوسط
-
اعتدال
واژهنامه آزاد
میانه رو
-
اعتدال
واژهنامه آزاد
میانه روی
-
اعتدال
واژهنامه آزاد
میانه رو
-
اعتدال
واژهنامه آزاد
تعدیل
-
اعتدال
واژهنامه آزاد
میانه روی، حدّ میانه.
-
اعتدال
واژهنامه آزاد
میانه رو