کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
اعتبار داشتن پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
اعتبار ماندن
لغتنامه دهخدا
اعتبار ماندن . [ اِ ت ِ دَ ] (مص مرکب ) پایدار بودن ارج و ارزش چیزی . باقی بودن اعتبار : ز بسکه داشتی ای گل همیشه خوار مرانماند پیش کسان هیچ اعتبار مرا.فغانی شیرازی (از ارمغان آصفی ).
-
اعتبار متحرک
لغتنامه دهخدا
اعتبار متحرک . [ اِ ت ِ رِ م ُ ت َ ح َرْ رِ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) در اصطلاح بانکی ، تنخواه گردان . (واژه های نو فرهنگستان ). وجهی که در اختیار اداره ای گذارند تا در صورت ضرورت بدون تشریفات پیچیده ٔ اداری خرج کنند. (فرهنگ فارسی معین ).
-
اعتبار موجوده
لغتنامه دهخدا
اعتبار موجوده . [ اِ ت ِ رِ م َ / مُو دَ / دِ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) در اصطلاح اعتماد بانکی موجود. اعتبار موجوده بزیادت هاء تأنیث در آخر لفظ «موجود» چنانکه در بعضی از نامه های اداری دیده میشود که مینویسند «بر طبق اعتبار موجوده » از غلطهای مشهور ا...
-
اعتبار یافتن
لغتنامه دهخدا
اعتبار یافتن . [ اِ ت ِ ت َ ] (مص مرکب ) ارزش یافتن . قدر و منزلت پیدا کردن : حریم گلشن کویت نشد نشیمن مانیافتیم دریغ اعتبار خار و خسی .اوجی نطنزی (از ارمغان آصفی ).
-
بی اعتبار
دیکشنری فارسی به عربی
سيي , عاجز , غير آمن , فراغ
-
دارای اعتبار
دیکشنری فارسی به عربی
صحيح
-
اعتبار نامه
دیکشنری فارسی به عربی
خطاب الإعتماد
-
accreditation range
گستره تأیید اعتبار
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی مخابرات] مجموعۀ سطوح اجباریِ واپایش دسترسی برای ذخیرهسازی و پردازش و انتقال دادهها که نشاندهندۀ حساسیت دادههاست
-
accreditation body
نهاد تأیید اعتبار
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی مخابرات] سازمان مستقلی که مسئول ارزیابی سایر سازمانها براساس استاندارد مشخص و تأیید رسمی سازمانهای حائز شرایط است
-
accreditation authority
مرجع تأیید اعتبار
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی مخابرات] نهاد ثالث مستقلی که ساختار سازمانی و مسئولیتها و کارکردها و روالها و فرایندها و منابع سازمان صدور گواهی را بررسی میکند
-
accreditation phase
مرحلۀ تأیید اعتبار
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی مخابرات] مرحلۀ سوم در فرایند تأیید اعتبار که در آن ارزیابی نهاییِ مخاطرات سامانه و بهروزرسانی طرح امنیت و آمادهسازی یافتههای تأیید اعتبار و اعلام تصمیم مربوط به تأیید اعتبار انجام میشود
-
alarm for quota restriction
هشدار پایان اعتبار
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی مخابرات] خدماتی که اگر مبلغ اعتبار باقیماندۀ مشترک از حد معینی کمتر شود با نشانک یا بوقی به او هشدار میدهد
-
verification & validation, V&V
اعتبار و درستیسنجی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[رایانه و فنّاوری اطلاعات] مجموعۀ دو مرحله اعتبارسنجی و درستیسنجی نرمافزار
-
accreditation package
بسته تأیید اعتبار
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی مخابرات] مجموعۀ طرح امنیت سامانه و مستنداتی که مبنای تصمیمگیری دربارۀ اعتبارند
-
اعتبار قانونی دادن
دیکشنری فارسی به عربی
شرع