کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
اعتاب پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
اعتاب
معنی
( اَ ) [ ع . ] جِ عتبه ؛ آستانه ، درگاه .
فرهنگ فارسی معین
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
اعتاب
فرهنگ فارسی معین
( اَ ) [ ع . ] جِ عتبه ؛ آستانه ، درگاه .
-
اعتاب
لغتنامه دهخدا
اعتاب . [ اَ ] (ع اِ) ج ِ عَتَبَه . (یادداشت مؤلف ).
-
اعتاب
لغتنامه دهخدا
اعتاب . [ اِ ] (ع مص ) رضا دادن . || بازگشتن بسوی مسرت کسی از اسائت . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (آنندراج ). رضا شدن از کسی یعنی رها کردن چیزی را که بدان سبب بر کسی خشم کرده بود و بازگشتن بسوی مسرت کسی بعد از خشم کردن بر او. واصل آن ازاله کردن عتب...
-
واژههای مشابه
-
زیارت اعتاب مقدسه
دیکشنری فارسی به عربی
حج
-
واژههای همآوا
-
اعطاب
لغتنامه دهخدا
اعطاب .[ اِ ] (ع مص ) هلاک کردن : اعطبه اعطاباً؛ هلاک کرد آنرا. (منتهی الارب ). هلاک کردن کسی را. (ناظم الاطباء). هلاک کردن . (آنندراج ) (تاج المصادر بیهقی ). هلاک کردن بدن بخندیدن را. (مصادر زوزنی ). هلاک ساختن کسی را. (از اقرب الموارد). || سخت خشم ...
-
جستوجو در متن
-
pilgrimages
دیکشنری انگلیسی به فارسی
زیارت، سفر، زیارت اعتاب مقدسه
-
حج
دیکشنری عربی به فارسی
زيارت , زيارت اعتاب مقدسه , سفر , زيارت رفتن
-
تعذل
لغتنامه دهخدا
تعذل . [ ت َ ع َذْ ذُ ] (ع مص ) نکوهش پذیرفتن . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). || اعتاب . (اقرب الموارد).
-
چاووش خوانی
لغتنامه دهخدا
چاووش خوانی . [ خوا /خا ] (حامص مرکب ) عمل چاووش خوان . آواز و اشعاری که چاووش قافله ٔ زوار خواند. خواندن چاووش قافله زوار اشعار در منقبت ائمه و مناسب با زیارت اعتاب مقدسه .
-
تظهیر
لغتنامه دهخدا
تظهیر. [ ت َ ] (ع مص ) فراموش کردن . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). فراموش کردن حاجت . (از اقرب الموارد). || به وقت ظهیره درآمدن و در آن وقت به جایی شدن . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). در ظهیره بجایی شدن قوم . || بر بلندی شدن ....
-
مُعْتَبِينَ
فرهنگ واژگان قرآن
آنانکه عذر خواهیشان پذیرفته شده - راضی کنندگان (کلمه معتبين جمع اسم فاعل ازاعتاب است به معناي ارضا (راضی کردن)است ، و اصل اعتاب به اين معنا بوده که پوستي را که درست دباغي نشده ، دو باره دباغي کنند ، تا اصلاح شود ، سپس اين کلمه را بطور استعاره در هر ع...
-
بست نشستن
لغتنامه دهخدا
بست نشستن . [ ب َ ن ِ ش َ / ش ِ ت َ ] (مص مرکب ) پناهنده شدن در مشهد مقدسی یا عتبه ای از اعتاب عالیات یا خانه ٔ یکی از مجتهدان و علمای بزرگ یا اصطبل شاهی یا تلگراف خانه و یا مجلس شورای ملی و جز آن . متحصن شدن . تحصن . پناه بردن به بست . رجوع به بست ش...