کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
اعانه دادن پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
اعانه دادن
دیکشنری فارسی به عربی
ساهم
-
واژههای مشابه
-
أَعَانَهُ
فرهنگ واژگان قرآن
ياريش کرده
-
صندوق اعانه
لغتنامه دهخدا
صندوق اعانه . [ ص َ ق ِ اِ ن َ / ن ِ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) صندوقی که در جای معین نهند تامردمان به تبرع پولی در آن افکنند کمک مستمند را.
-
اعانة مالية
دیکشنری عربی به فارسی
اعانه , کمک هزينه , کمک مالي
-
نمایش برای جمع اوری اعانه( ) فایده رساندن
دیکشنری فارسی به عربی
منفعة
-
جستوجو در متن
-
ساهم
دیکشنری عربی به فارسی
اعانه دادن , شرکت کردن در , همکاري وکمک کردن , هم بخشي کردن
-
contributed
دیکشنری انگلیسی به فارسی
کمک کرد، اعانه دادن، شرکت کردن در، همکاری و کمک کردن، هم بخشی کردن
-
contributing
دیکشنری انگلیسی به فارسی
مشارکت، اعانه دادن، شرکت کردن در، همکاری و کمک کردن، هم بخشی کردن
-
contribute
دیکشنری انگلیسی به فارسی
مشارکت، اعانه دادن، شرکت کردن در، همکاری و کمک کردن، هم بخشی کردن
-
chip in
دیکشنری انگلیسی به فارسی
تراشه در، اعانه دادن، شرکت کردن در، همکاری و کمک کردن، هم بخشی کردن
-
اعانت
لغتنامه دهخدا
اعانت . [ اِ ن َ ] (ع مص ) یاریگری و استعانت و مدد و نصرت و یاری و امداد و کمک . و شفقت و مهربانی و دستگیری و حمایت . (از ناظم الاطباء). یاری دادن . (آنندراج ). مضافرت . مظاهرت . معاونت . یارمندی . دستیاری . مساعدت . یاری کردن . رجوع به اعانة و اعانه...
-
ارفاد
لغتنامه دهخدا
ارفاد. [ اِ ] (ع مص ) یاری دادن . (منتهی الأرب ). اعانة. (تاج المصادر بیهقی ). || دادن چیزی . (منتهی الأرب ). اعطاء. (تاج المصادر بیهقی ). || رفاده (جراحت بند و رگ بند) ساختن ستور را. رفاده ساختن برای ستور. (منتهی الأرب ).
-
منحة
دیکشنری عربی به فارسی
بخشش , اعطاء , اهداء , عطا , امتياز , اجازه واگذاري رسمي , کمک هزينه تحصيلي , دادن , بخشيدن , اعطا کردن , تصديق کردن , مسلم گرفتن , موافقت کردن , پاداش , انعام , التفات , سپاسگزاري , رايگاني , نوبت بازي , اعانه