کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
اطیوط پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
اطیوط
لغتنامه دهخدا
اطیوط. [ اَطْ ] (ع اِ) بر وزن و معنی اطموط است که بندق هندی باشد. (برهان ) (هفت قلزم ) (آنندراج ). رجوع به اطموط شود. اطماط. (فرهنگ نظام ). رجوع به اطماط شود. اضبوط. رجوع به اضبوط شود.
-
جستوجو در متن
-
فندق هندی
لغتنامه دهخدا
فندق هندی . [ ف َ دُ ق ِ هَِ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) رته است که به هندی ریتهه نامند. (مخزن الادویه ). گیاهی است از تیره ٔ بُقولات که در غالب نواحی آمریکا و آفریقا و آسیا از جمله جنوب ایران میروید. شاخه هایش دارای خارهایی است به رنگ زرد و در قاعده ٔ...
-
رته
لغتنامه دهخدا
رته . [ رَ ت َ ] (اِ) فندق هندی . (ناظم الاطباء). درختی است در هند شبیه فندق اما کوچکتر از آن و سیاهرنگ میباشد و آن را در آب کنند و دست بر آن زنند چون صابون کف برآورد، جامه بدان شویند، خصوصاًجامه ٔ ابریشمی و چون با سرکه بر خنازیر طلا کنند تحلیل دهد و...