کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
اطمع پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
اطمع
لغتنامه دهخدا
اطمع. [ اَ م َ ] (ع ن تف ) طامعتر. پرطمعتر. آزمندتر.- امثال : اطمع من اشعب . اطمع من طفیل . اطمع من فلحس . اطمع من قالب الصخرة .اطمع من مقمور .
-
واژههای مشابه
-
أَطْمَعُ
فرهنگ واژگان قرآن
طمع دارم
-
واژههای همآوا
-
أَطْمَعُ
فرهنگ واژگان قرآن
طمع دارم
-
جستوجو در متن
-
الهف
لغتنامه دهخدا
الهف . [ اَ هََ ] (ع ن تف ) دریغخوارتر. غم و حسرت خورنده تر.- امثال : الهف من ابن السوء ؛ دریغخوارتر از پسر شرور، زیرا وی از پدر و مادر خود در حال حیات آنان اطاعت نمیکند و آنگاه که مردند غم میخورد. (از مجمع الامثال میدانی ). الهف من ابی غبشان ؛ غمخ...
-
ابوالقاسم
لغتنامه دهخدا
ابوالقاسم . [ اَ بُل ْ س ِ ] (اِخ ) هبةاﷲبن فضل بن قطان . شاعر. معروف به ابن قطّان بغدادی . یکی از شعرا و نیز در طب و کحالی صاحب ید طولی بوده است و با شاعری حیص بیص نام مهاجات و ماجراها دارد و نیز مهاجاتی با ابن تلمیذ طبیب مشهور. مولد و منشاء او بغدا...
-
اشعب
لغتنامه دهخدا
اشعب . [ اَ ع َ ] (اِخ ) طمّاع . نام کسی که در طمع ضرب المثل است . مثال : شمااز اشعب طمّاع گذراندید. (فرهنگ نظام ). مردی از مدینه و مولای عثمان بن عفان بود و طمع بسیار داشت ، بدان سان که به وی مثل میزدند و این امثال درباره ٔ اوست :هو اطمع من اشعب .لا...
-
تجنیس مرکب
لغتنامه دهخدا
تجنیس مرکب . [ ت َ س ِ م ُ رَک ْک َ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) چنان بود که دو لفظ متجانس یکی یا هر دو مرکب بود و این دو نوع است ، یکی آنکه در لفظ و خط متشابه باشند و دیگر آنکه در لفظ متشابه و در خط مختلف ، این بازپسین را علی الخصوص تجنیس مفروق خوانند،...