کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
اطلسی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
اطلسی
/'atlasi/
معنی
۱. از جنس اطلس.
۲. مانند اطلس.
۳. (زیستشناسی) گل شیپوری به رنگهای مختلفِ آبی، بنفش، سرخ، و سفید که در باغچهها کاشته میشود.
۴. نوعی آبنبات با خطهای رنگین
فرهنگ فارسی عمید
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
اطلسی
فرهنگ نامها
(تلفظ: atlasi) (معرب - فارسی) (اطلس + ی (پسوند نسبت)) ، منسوب به اطلس، از جنس اطلس ، ← اطلس؛ (در گیاهی) گیاهی است زینتی از تیرهی بادنجانیان دارای گل شیپوری و خوشبو به رنگهای سفید ، صورتی ، ارغوانی یا سرخ.
-
اطلسی
فرهنگ فارسی عمید
(اسم، صفت نسبی، منسوب به اطلس) [معرب. فارسی] 'atlasi ۱. از جنس اطلس.۲. مانند اطلس.۳. (زیستشناسی) گل شیپوری به رنگهای مختلفِ آبی، بنفش، سرخ، و سفید که در باغچهها کاشته میشود.۴. نوعی آبنبات با خطهای رنگین
-
اطلسی
فرهنگ فارسی معین
( ~.) (اِ.)نوعی گل شیپوری با رنگ - های آبی ، سفید، بنفش که دارای عطر ملایمی می باشد.
-
اطلسی
لغتنامه دهخدا
اطلسی . [ اَ ل َ ] (اِ) قسمی از گُل است . (فرهنگ نظام ). یک قسم گل الوان . (ناظم الاطباء) : اطلسی از جمله گلها خوشتر است اطلسی چادرنماز دلبر است . ناصرالدین شاه .و رجوع به گل اطلسی شود.
-
اطلسی
لغتنامه دهخدا
اطلسی . [ اَ ل َ ] (ص نسبی ، اِ) منسوب به فلک اطلس ای فلک نهم . از فرهنگ سکندرنامه وفرهنگ فرنگ . (آنندراج ). || خواجه سرا را گویند. خصی سیاه . (ناظم الاطباء) (آنندراج ). || املس . (کازمینسکی ).
-
اطلسی
لغتنامه دهخدا
اطلسی .[ اَ ل َ ] (اِخ ) در تداول تازیان بر اقیانوس اطلس اطلاق شود. رجوع به اقیانوس اطلس و اعلام المنجد شود.
-
اطلسی
دیکشنری فارسی به عربی
حرير
-
واژههای مشابه
-
گل اطلسی
لغتنامه دهخدا
گل اطلسی . [ گ ُ ل ِ اَ ل َ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) گل های آن بشکل شیپور است و عطری ملایم دارد که هنگام شب بیشتر محسوس است . (گیاه شناسی گل گلاب ص 240).
-
Larus atlanticus
کاکایی اطلسی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زیستشناسی- علوم جانوری] گونهای از کاکائیان و راستۀ سلیمسانان با بدن سفید و بالهای سیاه و نوک قوی و چهارگوش
-
Sousa teuszii
دولفین کوهاندار اطلسی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زیستشناسی- علوم جانوری] گونهای از تیرۀ دولفینیان و راستۀ آببازسانان که بالۀ پشتی آن بهطور غیرمعمول منحنی و خمیده است و کوهان یا قوز کوچکی بر روی قسمت پشتی دارد
-
جستوجو در متن
-
satiny
دیکشنری انگلیسی به فارسی
satiny، اطلسی
-
پاتیس
لهجه و گویش تهرانی
نوعی پارچه اطلسی
-
اطلنطیکی
لغتنامه دهخدا
اطلنطیکی . [ اَ ل َ] (اِخ ) در تداول عربی امروز، اطلسی . اقیانوس اطلس .رجوع به اطلسی و اقیانوس اطلس و اعلام المنجد شود.