کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
اطلاق خاص پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
حسوره
واژهنامه آزاد
این اصطلاح به معنی پدرخانم و مادرخانم یا پدرشوهر یا مادرشوهر به طور خاص و به افراد فامیل خانم یا افراد فامیل شوهر به صورت عام، در زبان لکی اطلاق می گردد. حتی بعضا اگر زن و شوهر از دو طایفه باشند، به طوایف طرفین حسوره گفته می شود.
-
اصطلاح
لغتنامه دهخدا
اصطلاح . [ اِ طِ ](ع مص ) با یکدیگر صلح کردن . (لغت میرسید شریف جرجانی ص 2) (تاج المصادر بیهقی ) (مؤید الفضلاء) (زوزنی ). با هم صلح کردن . مأخوذ از صلح است ، چون در باب افتعال صاد مقابل تای افتعال افتاد تای را بدل به طا کردند اصطلاح شد. (غیاث ) (آن...
-
خاصکیة
لغتنامه دهخدا
خاصکیة. [خاص ص َ کی ی َ ] (اِ) مقربان . بندگان خاص . در فرهنگ دزی آمده است : این کلمه در زمان سلاطین ممالیک بر افرادی اطلاق میشده که پادشاهان و بزرگان را بگاه بیکاری و خلوت مشغول می کردند. (از فرهنگ دزی ج 1 ص 346).
-
عقوبة
لغتنامه دهخدا
عقوبة. [ ع ُ ب َ ] (ع اِ) عقوبت . عذاب و سزای گناه . (آنندراج ). پاداش بدی و شکنجه . (دهار). جزاء، و گویند عقوبة محنتی است که در دنیا به سبب گناه به انسان میرسد و گاهی آن را خاص تعزیر می دانند، و نیز عقوبات بر احکام شرعی متعلق به امور دنیا، به اعتبار...
-
الگریتم
لغتنامه دهخدا
الگریتم . [ اَ گ ُ ] (فرانسوی ، اِ) الگریسم . اصطلاح ریاضی است مأخوذ از نام محمدبن موسی الخوارزمی واضع علم جبر و مقابله ، درریاضیات جدید به سلسله ای از اعمال ریاضی اطلاق میشودکه بیک روش متحدالشکل تحول یافته و برای نوعی خاص از مسائل بکار برده میشود م...
-
اوارجة
لغتنامه دهخدا
اوارجة. [ اَ رِ ج َ ] (معرب ، اِ) از اواره ٔ فارسی و به معنی آن است . (ناظم الاطباء). اوارچه ، دفتر حسابی که حسابهای پراکنده دیوانی را در آن نویسند و آنرا دفتر اوراجه نیز گویند. (ناظم الاطباء) (منتهی الارب ) (تذکرة الملوک ). دفتر اوارجه عبارتست از دف...
-
اسماء متواطیه
لغتنامه دهخدا
اسماء متواطیه . [ اَ ءِ م ُ ت َ ی َ/ ی ِ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) اگر یک لفظ بر یک معنی دلالت کند، دو قسم بود: یکی آنکه معنی خاص بود بیک شخص ... دیگر آنکه آن معنی خاص نبود بیک شخص ، بلکه وجودش در اشخاص بسیار ممکن بود، هم از دو نوع خالی نباشد، یا در ...
-
اسماء مشککه
لغتنامه دهخدا
اسماء مشککه . [ اَ ءِ م ُ ش َک ْ ک ِ ک َ / ک ِ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) یک لفظ که بر یک معنی خاص بود بیک شخص ...، و دیگر آنکه معنی خاص نبود بیک شخص ، بلکه وجودش در اشخاص بسیار ممکن بود، و آن هم از دو نوع خالی نباشد: یا در همه یکسان بود بی اولویت و ت...
-
اینجو
لغتنامه دهخدا
اینجو. (مغولی ترکی ، اِ) اینچو. اینچوی . زمین خالصه (ایلخانان مغول ). (فرهنگ فارسی معین ).اینجو یا انجو لغت مغولی است بمعنی ملک خاص یا املاک اختصاصی سلطان ، و بعدها به معنی صاحب «دیوان انجو» و باصطلاح ضابط املاک پادشاه شده و خلاصه بر هر کسی که خاص پا...
-
فلامن
لغتنامه دهخدا
فلامن . [ فْلا / ف ِ م َ ] (اِخ ) فلامین . در روم قدیم بر عده ای از کاهنان اطلاق می شد که مأمور انجام شعائر دینی خدایان خاص مانند ژوپیتر بودند و رئیس آنها نمیتوانست نشست و نیز از شهر رم حق خارج شدن نداشت ، لکن در عوض میتوانست در مجلس سنا حاضر شود. ف...
-
نجم
لغتنامه دهخدا
نجم . [ ن َ ] (اِخ ) (الَ ...) پروین . (ترجمان علامه ٔ جرجانی ص 98) (السامی ) (مهذب الاسماء) (غیاث اللغات ). ثریا. (غیاث اللغات ) (المنجد) (السامی ). نامی است خاص پروین را. (مهذب الاسماء). اسم علم است پروین را،و الف و لام در وی لازم . قوله تعالی : و ...
-
خاصةالشی
لغتنامه دهخدا
خاصةالشی ٔ. [ خاص ْ ص َ تُش ْ ش َی ْءْ ] (ع اِ مرکب )بچیزی اطلاق میشود که هیچگاه بدون شی ٔ دیگری یافته نشود ولی ممکن باشد که آن شی ٔ بدون آن چیز محقق شود. جرجانی در تعریفات آرد: مالایوجد بدون الشی ٔ و الشی ٔ قد یوجد بدونها مثلاً الالف و اللام لایوجدا...
-
جراض
لغتنامه دهخدا
جراض . [ ج ُ ] (ع ص ) شتر سطبرگردن . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء): بعیر جراض ؛ شتر بزرگ . (تاج از ذیل اقرب الموارد). || ناقة جراض ؛ ماده شتر که بر بچه مهربان باشد. (منتهی الارب ) (از ذیل اقرب الموارد) (ناظم الاطباء). و این نعت خاص مؤنث است و بر مذک...
-
الفاظ
لغتنامه دهخدا
الفاظ. [ اَ ] (ع اِ) ج ِ لَفظ. سخنان . (آنندراج ) (المنجد). صاحب تاج العروس گوید: «لفظ» واحد «الفاظ» و آن در اصل مصدر است - انتهی . و صاحب منتهی الارب آرد: لفظ؛ سخن . لفظة؛ یک سخن . الفاظ جمع. در اقرب الموارد آمده : اللفظة؛ الواحدة من الالفاظ. ج ، لَ...
-
روم ایلی
لغتنامه دهخدا
روم ایلی . (اِخ ) نام «روم » زمانی به سرزمینهایی گفته می شد که تحت تصرف امپراطوری روم شرقی بود و بخصوص به اناطولی اطلاق می شد ولی پس از ظهور دولت عثمانی قسمت بزرگی ازآناطولی به تصرف ترکان درآمد و جزء کشورهای اسلامی محسوب می شد. عثمانیان ممالکی را که ...