کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
اطشاء پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
اطشاء
لغتنامه دهخدا
اطشاء. [ اِ ] (ع مص ) زکام زده گردیدن . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). زکام گرفتن . زکام شدن . (از اقرب الموارد).
-
واژههای همآوا
-
عطشاء
لغتنامه دهخدا
عطشاء. [ ع َ ] (ع ص ) اصل «عطشان » است که نون آن تبدیل به همزه شده است ، چه عطشان بر عطاشی جمع بسته شود. (از منتهی الارب ). و رجوع به عطشان شود.