کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
اطرغلات پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
اطرغلات
لغتنامه دهخدا
اطرغلات . [ اُرُ غ ُل ْ لا ] (معرب ، اِ) فاخته . || قمری . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) . قماری . (اقرب الموارد). || دبسی است که در گردن طوق دارد. (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). صلاصل که در گردن طوق دارند،و ندانم که معرب است یا تازی . (از اقرب الموا...
-
جستوجو در متن
-
دبسی
لغتنامه دهخدا
دبسی . [ دُ سی ی ] (ع اِ) مرغی است مایل به سیاهی که بانگ کند. قنطیر. (یادداشت مؤلف ). موسیجه . (لغتنامه ٔ اسدی ذیل موسیجه ) (دستور اللغه ) (زمخشری ) (دهار) (منتهی الارب ). موسیجه و هرچه بدو ماند. ج ، دباسی . (مهذب الاسماء). شفنین بری است به لغت عراق...