کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
اضطرارى پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
اضطرارى
دیکشنری فارسی به عربی
استثنائى
-
واژههای مشابه
-
اضطراری
واژگان مترادف و متضاد
اجباری، الزامی، ضروری، ناچاری
-
اضطراری
فرهنگ واژههای سره
نیازین
-
اضطراری
فرهنگ فارسی معین
( ~.) [ ع - فا. ] (ص نسب .) 1 - منسوب به اضطرار. 2 - ضروری ، الزامی .
-
اضطراری
لغتنامه دهخدا
اضطراری . [ اِ طِ ] (ص نسبی ) منسوب به اضطرار. (ناظم الاطباء). ضروری . رجوع به اضطرار شود.
-
emergency reservoir
مخزن اضطراری
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل ریلی] مخزن هوای فشردهای که بخشی از سامانۀ ترمز هوا در هر واگن است و از هوای ذخیرهشده در آن برای فعال کردن ترمز در شرایط اضطراری و نیز پر کردن مجدد هوای سامانۀ ترمز استفاده میکنند متـ . مخزن فرعی auxiliary reservoir
-
emergency coupler
قلاب اضطراری
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل ریلی] اتصالی کوتاه که در صورت شکستگی قلاب یا قطع ارتباط بین دو سر قلاب به کار میرود
-
emergency landing
فرود اضطراری
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل هوایی] نشست در پی بروز وضعیت اضطراری در پرواز، مانند هواپیماربایی یا نقص فنی یا بیماری مسافر
-
extraordinary felling
برش اضطراری
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی منابع طبیعی- محیطزیست و جنگل] هرنوع برش درختان خارج از برنامۀ پیشبینیشده
-
airstrip
باند اضطراری
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم نظامی] باندی با تجهیزات ابتدایی و گاه امکانات سوختگیری، معمولاً در مناطق دورافتاده
-
emergency brake valve, conductor's valve
شیرترمز اضطراری
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل ریلی] شیری برای فعال کردن ترمز اضطراری
-
lay-by
پهلوگاه اضطراری
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل درونشهری-جادهای] مکانی بهصورت تورفتگی در کنار بزرگراه و آزادراه برای توقف اضطراری خودروها
-
emergency road
راه اضطراری
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل درونشهری-جادهای] راهی برای کمکرسانی در مواقع اضطراری
-
انتقال اضطراری
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل درونشهری-جادهای] ← انتقال اضطراری مسافر