کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
اصپاهان پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
اصپاهان
لغتنامه دهخدا
اصپاهان . [ اِ ] (اِخ ) لغت یا لهجه ایست در اصباهان : و همچنین حمزه روایت کند که این ناحیت [ قم ] از اسپاهان نقل و جدا کرده ام . (تاریخ قم ص 24). ورجوع به اصبهان و اصفهان و اصباهان و اسبهان شود.
-
واژههای همآوا
-
اسپاهان
لغتنامه دهخدا
اسپاهان . [ اِ ] (اِخ ) اصفهان . اسپهان .سپاهان . صفاهان . اصفاهان . مؤلف فرهنگ رشیدی گوید: و از اسپاه مأخوذ است اسپاهان ، چه آن شهر همیشه موضع اقامت سپاه ایران بوده و در آن سگ نیز بسیار می بودچنانچه مؤلف تاریخ اصفهان علی بن حمزه گفته و الف ونون ب...