کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
اصول الحدیث پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
اصول الحدیث
لغتنامه دهخدا
اصول الحدیث . [ اُ لُل ْ ح َ ] (ع اِ مرکب ) دانش اصول حدیث ، که آنرا علم روایت حدیث نیز نامند. رجوع به علم روایت و علم حدیث و حدیث و کشف الظنون و مقدمه ٔ ابن خلدون ترجمه ٔ پروین گنابادی ج 2 شود.
-
واژههای مشابه
-
اصول گرا
فرهنگ واژههای سره
بنیادگرا
-
principles of war
اصول جنگ
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم نظامی] اصولی که کاربرد بهموقع و مؤثر آنها در میدان جنگ تأثیر بسزایی در پیروزی داشته باشد
-
ادا اصول
لغتنامه دهخدا
ادا اصول . [ اَ اُ ] (اِ مرکب ، از اتباع ) ادا و اصول . ناز. نمودن کراهت و غیره .
-
اصول اربعمائه
لغتنامه دهخدا
اصول اربعمائه . [ اُ ل ِ اَ ب َ ع َ م ِ ءَ ] (اِخ ) نامی است که محدثان شیعه به چهارصد کتاب معتبر نهاده اند و بیشتر احادیث آن کتابها از حضرت صادق (ع ) روایت شده است . و رجوع به خاندان نوبختی ص 71 شود.
-
اصول اربعه
لغتنامه دهخدا
اصول اربعه . [ اُ ل ِ اَ ب َ ع َ / ع ِ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) رجوع به اصول الاربعة شود. || (اِخ ) در تداول علمای شیعه ، عبارتست از اصول کافی ، تهذیب ، استبصار و من لایحضره الفقیه . رجوع به اصحاب کتب اربعه شود.
-
اصول اعلون
لغتنامه دهخدا
اصول اعلون . [ اُ ل ِ اَ ل َ / لُو ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) قواهر اصول اعلون . از اصطلاحات حکمت اشراق درباره ٔ کیفیت صدور کثرت از واحد احد و ترتیب آن و اشعه ٔ برزخی است . رجوع به حکمت اشراق سهروردی چ کربن ص 141 شود.
-
اصول تداوی
لغتنامه دهخدا
اصول تداوی . [ اُ ل ِ ت َ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) درمانشناسی . (لغات فرهنگستان ). رجوع به درمانشناسی شود.
-
اصول ثقیل
لغتنامه دهخدا
اصول ثقیل . [ اُ ل ِ ث َ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) یکی از هفده اصول موسیقی ، و اصول را بهندی تال گویند. (غیاث ) (آنندراج ). رجوع به اصول شود.
-
اصول خفیف
لغتنامه دهخدا
اصول خفیف . [ اُ ل ِ خ َ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) یکی از هفده اصول موسیقی . (آنندراج ) (غیاث ). رجوع به اصول شود.
-
اصول خمسه
لغتنامه دهخدا
اصول خمسه . [اُ ل ِ خ َ س َ / س ِ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) عبارت ازقسمتی از اصول عقاید واصل بن عطا و عمروبن عبید است که به اصول خمسه معروف است و کسی استحقاق عنوان معتزلی پیدا میکرده است که به این اصول معتقد باشد و آن اصول این است : 1- توحید: «خداوند...
-
اصول دین
لغتنامه دهخدا
اصول دین . [ اُ ل ِ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) اصول جمع اصل است و در لغت چیزیست که چیز دیگری بر آن مبتنی شود و دین در لغت بمعنی جزاست ، و از آنست گفتار پیامبر(ص ): کما تدین تدان . و در اصطلاح ، اصل بمعنی طریقت و شریعت است و در اینجا مراد همین است و ا...
-
اصول سته
لغتنامه دهخدا
اصول سته . [ اُ ل ِ س ِت ْ ت َ ] (اِخ ) اصول سته پیش ایشان [یعنی علمای حدیث ] عبارتست از صحیح محمد اسماعیل حنفی البخاری ، صحیح ابوالحسین مسلم بن الحجاج النیشابوری ، کتاب ابوداود سلیمان بن اشعث سجستانی ، کتاب ابوعیسی محمدبن عیسی ترمذی ، کتاب نسائی و م...
-
اصول سجاوندی
لغتنامه دهخدا
اصول سجاوندی . [ اُ ل ِ س َ وَ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) نقطه گذاری و گذاردن علامات . فنی است که در تجوید و املا از آن بحث میشود. رجوع به سجاوندی شود.