کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
اصل موضوع هم نهشتی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
symmetry principle
اصل تقارن
واژههای مصوّب فرهنگستان
[فیزیک] اصلی که بنا بر آن قانونهای فیزیکی تحت تبدیلهای معین بدون تغییر میمانند
-
deformation principle
اصل دگرشکلی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ریاضی] فرمولدار
-
acceleration principle, accelerator principle
اصل شتاب
واژههای مصوّب فرهنگستان
[اقتصاد] مبحثی در علم اقتصاد که پیوند میان محصول و سرمایهگذاری را بیان میکند و بر پایۀ آن اگر تقاضا برای محصول افزایش یا کاهش یابد، درصد تغییر در تقاضا برای ماشینآلات و سایر سرمایهگذاریهای لازم برای ساخت آن محصول افزایش یا کاهش بهمراتب بیشتری ...
-
causality principle
اصل علیت
واژههای مصوّب فرهنگستان
[فیزیک] ← علیت 1
-
pleasure principle, pleasure-pain principle
اصل لذت
واژههای مصوّب فرهنگستان
[روانشناسی] اصلی که شوق ارضای غرایز را بر روان انسانها حاکم میداند
-
اصل همخوانی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[فیزیک] ← اصل همخوانی بور
-
Huygen's principle
اصل هویگنس
واژههای مصوّب فرهنگستان
[فیزیک] اصلی که بنا بر آن هر نقطه از جبهۀ موج پیشرونده را میتوان بهصورت چشمۀ مولد مجموعهای از امواج ثانویه در نظر گرفت
-
pancasila
پنج اصل
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم سیاسی و روابط بینالملل] مرام/ ایدئولوژی رسمی دولت اندونزی، مبتنی بر اصول پنجگانۀ مردمسالاری، انساندوستی، عدالت، وحدانیت و اتحاد؛ بعدها اصول پنجگانۀ جنبش عدم تعهد نیز به این نام خوانده شد
-
original equipment tyre,OE tyre, original equipment, OE 2
تایر اصل
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی بسپار- تایر] تایری که به سفارش خودروساز ساخته شده است و با توجه به مشخصههای خودرو بهترین عملکرد را دارد
-
کم اصل
فرهنگ فارسی معین
(کَ. اَ) [ فا - ع . ] (ص مر.) پست نژاد.
-
جزو اصل
لغتنامه دهخدا
جزو اصل . [ ج ُزْ وِ اَ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) پاره ای از اصل . بخشی از تمام . || به اصطلاح منجمان ، اول درجه ٔ حمل . (آنندراج ) (بهارعجم ) : به جزو اصل رسید آفتاب بر گردون به خانه ٔ نهمین آفتاب هفت اقلیم .انوری (از بهارعجم ).
-
اصل اذن
لغتنامه دهخدا
اصل اذن . [ اَ ل ِ اُ ذُ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) رجوع به اصل الاذن شود.
-
اصل ارطنیثا
لغتنامه دهخدا
اصل ارطنیثا. [ اَ ل ِ اَ طَ ](ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) رجوع به اصل الارطنیثا شود.
-
اصل ارواح
لغتنامه دهخدا
اصل ارواح . [ اَ ل ِ اَرْ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) رجوع به اصل الارواح شود.
-
اصل استوار
لغتنامه دهخدا
اصل استوار. [ اَ ل ِ اُ ت ُ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) عروةالوثقی . (یادداشت مؤلف ).