کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
اصلی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
اصلی ترین
فرهنگ واژههای سره
ریشه ای ترین
-
principal ideal
آرمانۀ اصلی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ریاضی] کوچکترین آرمانۀ یک حلقه که شامل عنصر مفروضی از آن حلقه باشد
-
principal ideal
آرمانۀ اصلی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ریاضی] آرمانهای در حلقه که با یک عضو تولید شود
-
essential pyroclast
آذرآوار اصلی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زمینشناسی] آذرآواری با منشأ ماگما
-
primary mirror
آینۀ اصلی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[نجوم رصدی و آشکارسازها] اولین و معمولاً بزرگترین آینۀ تلسکوپهای بازتابی
-
main storey
اُشکوب اصلی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی منابع طبیعی- محیطزیست و جنگل] مهمترین و بلندترین اشکوب در تودههای چنداشکوبه
-
اصلی دوم
واژههای مصوّب فرهنگستان
[سینما و تلویزیون] ← نسخۀ اصلی دوم
-
principal stress
تنش اصلی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[فیزیک] تنش عمود بر یکی از صفحههای اصلی تنش
-
تولید اصلی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زبانشناسی] ← تولید نخستین
-
adit
تونل اصلی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زمینشناسی] تونل افقی یا تقریباً افقی از سطح به داخل معدن
-
master substation
پست اصلی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی برق] پست برق باکاروَری که پستهای دیگر را از راه دور واپایش میکند
-
butt rigging
تجهیزات اصلی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی منابع طبیعی- محیطزیست و جنگل] سامانهای که بافۀ برگشت و بافۀ اصلی را به یکدیگر متصل میکند و خِفتها بر روی آن بسته میشوند
-
cardinal points
جهات اصلی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم نظامی] چهار جهت اصلی صفحۀ قطبنما یا صفحۀ افق که شامل جنوب و شمال و شرق و غرب است
-
major fold
چین اصلی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زمینشناسی] چینی بزرگمقیاس یا غالب در یک ناحیه که چینهای فرعی زیادی همراه با آن یافت میشوند
-
running movement
حرکت اصلی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل ریلی] حرکت قطار در خط اصلی که با مجوز علامت اصلی صورت میگیرد