کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
اصلد پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
اصلد
لغتنامه دهخدا
اصلد. [ اَ ل َ ] (ع ص ) بخیل . مؤنث : صَلْداء. ج ، صُلد. (قطر المحیط). مرد زفت و بخیل . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء).
-
واژههای همآوا
-
عصلد
لغتنامه دهخدا
عصلد. [ ع َ ل َ ] (ع ص ) درشت سخت . (منتهی الارب ). صلب شدید. (اقرب الموارد). عُصلود. و رجوع به عصلود شود.