کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
اصلاً و فرعاً پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
اصلاً و فرعاً
لغتنامه دهخدا
اصلاً و فرعاً. [ اَ لَن ْ وَ ف َ عَن ْ ] (ق مرکب ) مایه و سود. سرمایه و بهره .
-
واژههای مشابه
-
اصلا
فرهنگ واژههای سره
از آغاز
-
اصلا
فرهنگ فارسی عمید
(قید) 'aslan ۱. ازبن؛ ازبیخ.۲. [عامیانه] ابداً؛ هرگز.
-
اصلا
دیکشنری فارسی به عربی
ابدا , لا شيي
-
اصلا
واژهنامه آزاد
به هیچ وجه.
-
اصلا ح
دیکشنری فارسی به عربی
تحسين , تصحيح , تعديل , تعويض , تکفير , مصالحة
-
اصلا حات کردن
دیکشنری فارسی به عربی
تحسن
-
طرفدار اصلا حات اساسی
دیکشنری فارسی به عربی
راديکالي
-
اصلا ح مسیر زندگی
دیکشنری فارسی به عربی
توبة
-
قابل اصلا ح
دیکشنری فارسی به عربی
قابل للتعديل
-
اصلا ح ناپذیر
دیکشنری فارسی به عربی
فاسد
-
جستوجو در متن
-
احمد
لغتنامه دهخدا
احمد. [ اَ م َ ] (اِخ ) ابن محمدبن محمدبن حسن بن علی بن یحیی بن محمدبن خلف اﷲبن خلیفة القسطنطینی الحنفی ، ملقب به تقی الدین و معروف بشمنی و مکنی به ابوالعباس . مؤلف روضات الجنات (ص 92) آرد: وی صاحب حاشیه ٔ مدونه ٔ مشهوره به ایدی الطلبة است و آن حاشی...