کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
اصفیاء پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
اصفیاء
معنی
( اَ ) [ ع . ] (اِ.) جِ صفی ؛ پاکان ، برگزیدگان .
فرهنگ فارسی معین
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
اصفیاء
فرهنگ فارسی معین
( اَ ) [ ع . ] (اِ.) جِ صفی ؛ پاکان ، برگزیدگان .
-
اصفیاء
لغتنامه دهخدا
اصفیاء. [ اَ] (ع ص ، اِ) ج ِ صَفی ّ. (اقرب الموارد) (غیاث ) (آنندراج ). برگزیدگان . (از منتخب ) (غیاث ) (آنندراج ). دوستان گزیده . دوستان خالص . خالصان . اولیاء : مهین عالم آنرا نهد فیلسوف که منزلگه انبیا واصفیاست . ناصرخسرو.چهار یارش تا تاج اصفیا نش...
-
جستوجو در متن
-
اصلداران پاک
لغتنامه دهخدا
اصلداران پاک . [ اَ ن ِ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب )مردمان پارسا و مقدس . و پیغمبران . (ناظم الاطباء). انبیاء(ع ) و ملائکه و اولیاء (رض ). (از مؤید الفضلا). کنایه از انبیاء و اولیاء و ملایک . (آنندراج ). کنایه از انبیاء و اولیاء و ملائکه . (هفت قلزم )....
-
کدواده
لغتنامه دهخدا
کدواده . [ ک َ دَ / دِ ] (اِ مرکب ) (از کد بمعنی کده + واده ) (یادداشت مؤلف ). بنای دیوار عمارت و خانه را گویند. (برهان ). بنای خانه را گویند. (فرهنگ جهانگیری ) (آنندراج ). بنیادخانه . (اوبهی ) : دنیا دار محنت است و ویرانه ٔ مصیبت مفازه ٔ اندوه و پت...
-
شیعة
لغتنامه دهخدا
شیعة. [ ع َ ] (اِخ ) گروهی از هواداران حضرت امیرالمومنین علی بن ابیطالب و حضرت فاطمه و اولاد ایشان سلام اﷲ علیهم اجمعین . ج ، اَشْیاع ، شیَع. (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد).گروهی از مسلمانان که معتقدند به خلافت بلافصل حضرت...
-
زبدة
لغتنامه دهخدا
زبدة. [ زُ دَ ] (ع اِ) کفک شیر و سر آن . (آنندراج ) (منتهی الارب ) (تاج العروس ) (لسان العرب ). || پاره ای مسکه . (دهار). کره ٔ شیر. (القاموس العصری عربی - انگلیسی ). مسکه . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (نصاب ) (غیاث اللغات ). کره . (فرهنگ نظام ) : کشک ...
-
حافظ شیرازی
لغتنامه دهخدا
حافظ شیرازی . [ ف ِ ظِ ] (اِخ ) خواجه شمس الدین محمد. جامع دیوان حافظ که عموماً او را محمد گلندام میدانند بر دیوان حافظ مقدمه ای نوشته و به مناسبت قدمت این سند عیناً در اینجا نقل میشود :حمد بی حد و ثنای بی عد و سپاس بی قیاس خداوندی را که جمع دیوان حا...