کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
اصفهبدان پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
اصفهبدان
لغتنامه دهخدا
اصفهبدان . [ اِ ف َ ب َ / ب ُ ] (اِخ ) اسپهبدان . نام سلسله ای از سلاطین طبرستان بود که آنان را آل دابویه یا بنودابویه یا خاندان دابویه نیز میگفتند. این سلسله در طبرستان و گیلان فرمانروایی میکردند و پایتخت آنان فومن بود و آنها عبارت بودند از:1- گیل ب...
-
اصفهبدان
لغتنامه دهخدا
اصفهبدان . [ اِ ف َ ب َ / ب ُ ] (اِخ ) معرب اسپهبدان . رجوع به اصبهبذان و سپهبدان و اسپهبدان شود.
-
اصفهبدان
لغتنامه دهخدا
اصفهبدان . [ اِ ف َ ب َ / ب ُ ] (اِخ ) نام شهریست که فرخان بزرگ اسپهبد یا اصفهبد ذوالمناقب فرزند دابویه عمارت آن فرمود و آنجا قصر ساخت . (از تاریخ طبرستان ابن اسفندیار ج 1 ص 157). ورجوع به ص 164 و 173 همان جلد و اصفهبد فرخان شود.
-
جستوجو در متن
-
اصفهبد
لغتنامه دهخدا
اصفهبد. [ اِ ف َ ب َ / ب ُ ] (اِخ ) دارابن رستم بن شروین . سیزدهمین سلطان نخستین دولت اصفهبدان طبرستان بود که بسال 355 هَ . ق . بسلطنت رسید. رجوع به معجم الانساب زامباور ج 2 ص 286 شود.
-
اصفهبد
لغتنامه دهخدا
اصفهبد. [ اِ ف َ ب َ / ب ُ ] (اِخ ) شهریار (اول )بن شروین . هفتمین سلطان نخستین دولت اصفهبدان طبرستان بود که بسال 191 هَ .ق . بسلطنت رسید. رجوع به معجم الانساب ج 2 ص 286 شود.
-
اصفهبد
لغتنامه دهخدا
اصفهبد. [ اِ ف َ ب َ / ب ُ ] (اِخ ) ناصرالدوله شهریاربن یزدجرد. پنجمین شهریار سومین دولت اصفهبدان بود و بسال 698 هَ . ق . به امارت رسید. رجوع به معجم الانساب زامباور ج 2 ص 287 شود.
-
اصفهبد
لغتنامه دهخدا
اصفهبد. [ اِ ف َ ب َ / ب ُ ] (اِخ ) یزدجردبن شهریار تاج الدوله . چهارمین سلطان دولت سوم اصفهبدان تبرستان بود و بسال 675 هَ . ق . به امارت رسید. رجوع به معجم الانساب زامباور ج 2 ص 287 شود.
-
اصفهبد
لغتنامه دهخدا
اصفهبد. [ اِ ف َ ب َ / ب ُ ] (اِخ )حسام الدوله اردشیربن کینخوار. نخستین سلطان سومین دولت اصفهبدان طبرستان بود که بسال 635 هَ . ق . بسلطنت رسید. رجوع به معجم الانساب زامباور ج 2 ص 287 شود.
-
اصفهبد
لغتنامه دهخدا
اصفهبد.[ اِ ف َ ب َ / ب ُ ] (اِخ ) او نخستین سلطان نخستین دولت اصفهبدان در طبرستان بود و بسال 45 هَ . ق . بسلطنت رسید. رجوع به معجم الانساب زامباور ج 2 ص 286 شود.
-
اصفهبد
لغتنامه دهخدا
اصفهبد. [ اِ ف َ ب َ / ب ُ ] (اِخ ) رستم (اول )بن سرخاب بن قارن . دهمین سلطان نخستین دولت اصفهبدان طبرستان بود که بسال 253 هَ . ق . بسلطنت رسید. رجوع به معجم الانساب زامباور ج 2 ص 286 و حبیب السیر چ خیام ج 2 ص 418 شود.
-
اصفهبد
لغتنامه دهخدا
اصفهبد. [ اِ ف َ ب َ / ب ُ ] (اِخ ) سرخاب (دوم )بن مردان . پنجمین سلطان نخستین دولت اصفهبدان و از خاندان باوند بود و بسال 135 هَ . ق . بسلطنت رسید و مدت 10 سال سلطنت کرد. رجوع به معجم الانساب زامباور ج 2 ص 286 و حبیب السیر چ خیام ج 2 ص 417 شود.
-
اصفهبد
لغتنامه دهخدا
اصفهبد. [ اِ ف َ ب َ / ب ُ ] (اِخ ) شرف الملوک بن کیخسرو. هشتمین سلطان سومین دولت اصفهبدان طبرستان بود که بسال 728 هَ . ق . بسلطنت رسید. رجوع به معجم الانساب زامباور ج 2 ص 287 شود.
-
اصفهبد
لغتنامه دهخدا
اصفهبد. [ اِ ف َ ب َ / ب ُ ] (اِخ ) شمس الملوک رستم بن قارن . سومین سلطان دومین دولت اصفهبدان یا ملوک جبال طبرستان بود که بسال 511 هَ . ق . بسلطنت رسید. رجوع به معجم الانساب ج 2 ص 286 شود.
-
اصفهبد
لغتنامه دهخدا
اصفهبد. [ اِ ف َ ب َ / ب ُ ] (اِخ ) فخرالدوله حسن بن کیخسرو. هشتمین سلطان سومین دولت اصفهبدان کینخواری عمال ایلخانان در آمل بود و بسال 734 هَ . ق . بسلطنت رسید. رجوع به معجم الانساب زامباور ج 2 ص 287 شود.