کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
اصطکاک پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
اصطکاک کردن
لغتنامه دهخدا
اصطکاک کردن . [ اِ طِ ک َ دَ ] (مص مرکب ) بهم خوردن . تصادم . بهم واکوفتن . بهم زدن . رجوع به اصطکاک شود.
-
skin-friction drag
پَسار اصطکاک پوستی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل هوایی] ← پَسار اصطکاک سطحی
-
surface friction drag, surface-friction drag
پَسار اصطکاک سطحی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل هوایی] پَسار آئرودینامیکی ناشی از هوای درحالجریان بر روی سطوح هواگَرد که مؤلفهای که چنانچه با پَسارشکلی همراه شود موجب پَسار نیمرُخی و چنانچه با پَسارفشاری همراه شود پَسارکل ایجاد میکند از پَسار سربار (parasite drag) است متـ . پَسار پوس...
-
skin friction coefficient
ضریب اصطکاک پوستی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل هوایی] ضریب بیبُعد پَسار اصطکاک پوستی بر روی جسم غوطهور در شارش آرام گرانرو و تراکمپذیر (compressible flow)
-
اصطکاک پیدا کردن
دیکشنری فارسی به عربی
تدليک
-
اصطکاک و مبارزات داخلی
دیکشنری فارسی به عربی
مشاکل داخلية
-
بوسیله اصطکاک گرم کردن
دیکشنری فارسی به عربی
انزعاج
-
اصطکاک پیدا کرد با
دیکشنری فارسی به عربی
اِحْتَکّ بـ
-
اصطکاک غیر عمدی
دیکشنری فارسی به عربی
اِحْتکاکاتٌ غَيرُ مَقصودَة
-
مانع بروز اصطکاک (برخور) میان دو طرف شد
دیکشنری فارسی به عربی
مَنَعَ حُدوثَ احتکاکٍ بَينَ الجانِبَينِ
-
از پدید آمدن اصطکاک (برخورد) میان دو طرف جلوگیری کرد
دیکشنری فارسی به عربی
مَنَعَ حُدوثَ احتکاکٍ بَينَ الجانِبَينِ
-
واژههای همآوا
-
استکاک
لغتنامه دهخدا
استکاک . [ اِ ت ِ ] (ع مص ) انبوه شدن گیاه و پیچیدن و بهم درشدن آن . (منتهی الارب ). بهم درپیچیده شدن گیاه . بهم درشدن مرغزار: استک النبت . (منتهی الارب ). || کر شدن . (منتهی الارب ) (زوزنی ) (تاج المصادر بیهقی ). || تنگ گردیدن سوراخ گوش . || زاری کر...
-
جستوجو در متن
-
friction match
دیکشنری انگلیسی به فارسی
اصطکاک بازی، کبریتی که با اصطکاک و مالش روشن می شود
-
friction
فرهنگ لغات علمی
اصطکاک