کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
اصرارورزنده پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
اصرارورزنده
لغتنامه دهخدا
اصرارورزنده . [ اِ وَ زَ دَ / دِ ] (نف مرکب ) سماجت کننده . اصرارکننده . و رجوع به اصرارکننده شود.
-
جستوجو در متن
-
اصرارکننده
لغتنامه دهخدا
اصرارکننده . [ اِ ک ُ ن َن ْ دَ / دِ ] (نف مرکب ) سماجت کننده . مُصِرّ. پافشاری کننده . اصرارورزنده .
-
پی گیر
لغتنامه دهخدا
پی گیر. [ پ َ / پ ِ ] (نف مرکب )تعقیب کننده . دنبال گیرنده . || ردزن . اثرشناس . شناسنده ٔ رد پا: چون سرافةبن مالک آنجا (غار ثور) رسید و او پی گیری هول بود. (تفسیر ابوالفتوح چ 1 ج 2 ص 592). || مداوم . مُصِر. اصرارورزنده .