کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
اصحاب العدل و التوحید پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
اصحاب صراط سوی
لغتنامه دهخدا
اصحاب صراط سوی . [ اَ ب ِ ص ِ طِ س َ وی ی ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) یاران راه راست : فستعلمون من اصحاب الصراط السوی . (قرآن /20 135).
-
اصحاب کتب سبعه
لغتنامه دهخدا
اصحاب کتب سبعه . [ اَ ب ِ ک ُ ت ُ ب ِ س َ ع َ ] (اِخ ) رجوع به اصحاب صحاح سبعه شود.
-
اصحاب کتب سته
لغتنامه دهخدا
اصحاب کتب سته . [ اَ ب ِ ک ُ ت ُ ب ِ س ِت ْ ت َ ] (اِخ ) رجوع به اصحاب صحاح سته شود.
-
اصحاب معلقات تسعه
لغتنامه دهخدا
اصحاب معلقات تسعه . [ اَ ب ِ م ُ ع َل ْ ل َ ت ِ ت ِ ع َ ] (اِخ ) رجوع به اصحاب معلقات نه گانه شود.
-
جستوجو در متن
-
علی شامی
لغتنامه دهخدا
علی شامی . [ ع َ ی ِ ] (اِخ ) ابن حسین بن عزالدین بن حسن بن محمدبن صلاح بن حسن بن جبریل حسنی یمنی شامی . متکلم بود.در ربیعالاول سال 1033 هَ . ق . در مسور خولان العالیةمتولد شد و در 27 رمضان سال 1120 هَ . ق . در صنعاء درگذشت . او راست : العدل و التوحی...
-
باعشن
لغتنامه دهخدا
باعشن . [ ] (اِخ ) شهاب الدین احمدبن عبدالقادر ملقب به باعشن . او راست : البیان والمزید، المشتمل علی معانی التنزیه و حقایق التوحید. این کتاب شرحی است بر انس الوحید و نزهة المریدفی التوحید ابی مدین مغربی . (از معجم المطبوعات ).
-
ابوالقاسم
لغتنامه دهخدا
ابوالقاسم . [ اَ بُل ْ س ِ ] (اِخ )صفار حنفی بلخی . او راست : کتاب الملتقط فی فتاوی الحنفیه . و کتاب اصول التوحید. و رجوع به صفار... شود.
-
استیثار
لغتنامه دهخدا
استیثار. [ اِ ] (ع مص ) استئثار. استیثار بر اصحاب ؛برگزیدن گزیده ها خویش را نه یاران را: استأثر علی اصحابه . || استیثار به ؛ بخودی خود پرداختن به . برای خود گزیدن . برای خود برگزیدن امری : استأثر اﷲ بالبقاء و العدل ؛ برای خود گزید خدای تعالی بقا و ...
-
علاءالدوله
لغتنامه دهخدا
علاءالدوله . [ ع َ ئُد دَ ل َ ] (اِخ ) ملک . معاصر خیام و ساکن ری بوده است . او راست : مهجة التوحید. (کشف الظنون ).
-
صالح ناجی
لغتنامه دهخدا
صالح ناجی . [ ل ِ ح ِ ] (اِخ )از بزرگان بنی ناجیه ،و او راست : کتاب التوحید. کتاب الردّ علی المخالفین . (الفهرست ابن الندیم ص 259).
-
دحمل
لغتنامه دهخدا
دحمل . [ ] () این صورت و صورت «دحمل کو»در عبارت ذیل از اسرار التوحید «من کاری دارم مهمتر از اینکه من چیزی بشما دهم تا شما دحمل کو زنید و کخ کخ کنید». (اسرار التوحید چ بهمنیار ص 225). آمده است با کلمه ٔ کخ کخ که معنی حراره و حال صوفیان دارد. در نسخه ٔ...
-
احمد
لغتنامه دهخدا
احمد. [ اَ م َ ] (اِخ ) ابن منجم کاتب ، مکنی به ابوعون ، یکی از خاندان آل ابوالنجم . متکلم و شاعری مترسل . و کتاب التوحید و اقاویل الفلاسفه و کتاب النواحی فی اخبار الأرض از اوست . (ابن الندیم ).
-
وساطة
لغتنامه دهخدا
وساطة. [ وَ طَ ] (ع مص ) رجوع به وساطت شود. || (اِ) میانجی .(منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). عمل وسیط. (اقرب الموارد). || (مص ) در میان شدن . واسطه و وسیله شدن . (آنندراج ). || بزرگوار شدن . (ترجمان علامه ٔ جرجانی ترتیب عادل بن علی ). باشرف و باحسب شدن...
-
زبدانی
لغتنامه دهخدا
زبدانی . [ زَ ب َ ] (اِخ ) عدل اهل زبدانی کوره ٔ میان دمشق و بعلبک و عهده دار رسالت میان صلاح الدین یوسف بن ایوب و فرنگ بود. وی دارای سیرتی پسندیده نبود و شهاب شاغوری دمشقی در هجاء وی گوید:بالعدل تزدان الملوک و ماشان ابن ایوب سوی العدل هو دلو دولته ب...
-
ابوالحسن
لغتنامه دهخدا
ابوالحسن . [ اَ بُل ْ ح َ س َ ] (اِخ ) کنیت زین الدین علی بن هلال عراقی الاصل جزائری المنشاء. فقیه شیعی . او تلمیذ ابن فهد است و در اواخر مائه ٔ هشتم و اوایل مائه ٔ نهم هجری میزیست . محقق کرکی و ابن ابی جمهور احسائی از شاگردان اویند. او راست : کتاب ا...