کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
اشیا پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
اشیا
/'ašyā/
معنی
= شیء
فرهنگ فارسی عمید
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
اشیا
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی: اشیاء، جمعِ شَیء] 'ašyā = شیء
-
اشیا
لغتنامه دهخدا
اشیا. [ اَش ْ ] (ع اِ) صورتی از اشیاء ج ِ شی ٔ است که در فارسی شاعران همزه ٔ آخر آنرا بضرورت وزن یا قافیه کردن با کلمه های مختوم به الف حذف کنند : مجوی از وحدت محضش برون از ذات او چیزی که او عامست و ماهیات خاص اندر همه اشیا. ناصرخسرو.اگرچه بیعدد اشیا...
-
واژههای مشابه
-
اینترنت اشیا
واژههای مصوّب فرهنگستان
[رایانه و فنّاوری اطلاعات] ← اینترنت چیزها
-
جستوجو در متن
-
identification test
آزمون شناسایی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[روانشناسی] آزمون هوش کلامی که در آن آزمونشونده اشیا یا بخشهایی از اشیا را در یک تصویر شناسایی میکند
-
حسبانیه
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی: حسبانیَّة] (فلسفه) hesbāniy[y]e گروهی از فلاسفه که اشیا را زادۀ توهم میدانستند و منکر وجود حقیقی اشیا بودند.
-
جابهجا کِردن
لهجه و گویش بختیاری
jâ-be-jâ kerdan جابهجا کردن اشیا.
-
sampling universe
محدودۀ نمونهبرداری
واژههای مصوّب فرهنگستان
[باستانشناسی] مطالعۀ گروهی از اشیا در قالب احتمالات
-
لیست
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [فرانسوی: liste] list صورت اسامی اشخاص یا اشیا؛ فهرست.
-
image detectability
آشکاریپذیری تصویر
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی نقشهبرداری] قابلیـت تشخیص اشیا در یک تصـویر
-
xanthopsia, yellow vision
زردبینی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم پایۀ پزشکی] نوعی رنگینبینی که در آن اشیا زرد دیده میشوند
-
category 1
رسته
واژههای مصوّب فرهنگستان
[آمار، ریاضی] ردهای از اشیا با مجموعهای از ریختارها
-
solid vision, stereoscopic vision 2
دید سهبُعدی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم پایۀ پزشکی] تشخیص برآمدگی و فرورفتگی اشیا
-
تَراق و پُورُوق
لهجه و گویش بختیاری
tarâq-o-puruq سروصداى ناشى از برخورد اشیا به یکدیگر.