کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
اشگفیدن پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
اشگفیدن
/'ešgofidan/
معنی
۱. شگفتن؛ شکفتن؛ شگفته شدن؛ از هم باز شدن
۲. باز شدن غنچۀ گل یا شکوفۀ درخت.
فرهنگ فارسی عمید
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
اشگفیدن
فرهنگ فارسی عمید
(مصدر لازم) ‹اشکفیدن› [قدیمی] 'ešgofidan ۱. شگفتن؛ شکفتن؛ شگفته شدن؛ از هم باز شدن۲. باز شدن غنچۀ گل یا شکوفۀ درخت.
-
اشگفیدن
فرهنگ فارسی معین
(اِ گِ یا گَ دَ)(مص ل .)تعجب کردن ، به حیرت افتادن .
-
اشگفیدن
لغتنامه دهخدا
اشگفیدن . [ اِ گ ِ دَ ] (مص ) شکفتن گل . (از آنندراج ) : همچون شکوفه چشم سپیدم در انتظارتا می ببندد آنچه نخست اشکفیده بود.اثیرالدین اخسیکتی (از آنندراج ).
-
اشگفیدن
لغتنامه دهخدا
اشگفیدن . [ اِ گ ُ دَ ] (مص ) در عجب افتادن . (از آنندراج ).