کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
اشکانی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
اشکانی
فرهنگ فارسی عمید
(صفت نسبی، منسوب به اشک) 'aškāni = اشک٢
-
اشکانی
لغتنامه دهخدا
اشکانی . [ ] (اِ) بلغت تنکابی وطبرستان بقلة الیمانیة است . (فهرست مخزن الادویه ).
-
اشکانی
لغتنامه دهخدا
اشکانی . [ اَ ] (ص نسبی ) منسوب به اشکان . ج ، اشکانیان . رجوع به فهرست کتاب ایران در زمان ساسانیان و تاریخ ایران باستان ج 3 و فهرست تاریخ کرد و فهرست مزدیسنا و تأثیر آن در ادبیات پارسی شود.
-
واژههای مشابه
-
سلسله اشکانی
فرهنگ واژههای سره
دودمان اشکان
-
خسرو اشکانی
لغتنامه دهخدا
خسرو اشکانی . [ خ ُ رَ / رُو اَ ] (اِخ ) نام خسرو اشک بیست و چهارم است . (ایران باستان ج 3 صص 2469-2471 وصص 2610- 2613). رجوع به خسرو پادشاه اشکانی شود.
-
جستوجو در متن
-
اشکانیها
لغتنامه دهخدا
اشکانیها. [ اَ ](اِخ ) ج ِ اشکانی . رجوع به اشکانی و اشکانیان شود.
-
اشک
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [مخففِ اَرشَک] 'ašk لقب هریک از پادشاهان اشکانی.
-
ارشک
فرهنگ نامها
(تلفظ: arašk) همان اشک است که سرسلسله و مؤسس خاندان اشکانی میباشد که بعدها آن (اشک) عنوان هر یک از پادشاهان اشکانی قلمداد شد ؛ (در اعلام) نام اردشیر دوم هخامنشی پسر داریوش دوم .
-
Parthian
دیکشنری انگلیسی به فارسی
اشکانیان، پارتی، اشکانی، اهل پارت
-
ولاش
لغتنامه دهخدا
ولاش . [وَ ] (اِخ ) بلاش . پادشاه اشکانی . رجوع به بلاش شود.
-
وسپوهر
فرهنگ فارسی معین
(وَ) (اِ.) = وسپور. واسپور: عنوان شاهزادگان و نجبای اشکانی و ساسانی .
-
سالار
لغتنامه دهخدا
سالار. (اِخ ) لقب هرمز پادشاه اشکانی . (مفاتیح ).
-
پرنی
واژهنامه آزاد
پرنی یا پارنی نام قبیله ارشک اول بنیانگذار سلسله اشکانی