کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
اشواط پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
اشواط
/'ašvāt/
معنی
= شوط
فرهنگ فارسی عمید
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
اشواط
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی، جمعِ شَوط] [قدیمی] 'ašvāt = شوط
-
اشواط
فرهنگ فارسی معین
( اَ ) [ ع . ] (اِ.) جِ شَوْط ؛ دفعه ، بار.
-
اشواط
لغتنامه دهخدا
اشواط. [ اَش ْ ] (ع اِ) ج ِ شوط. (منتهی الارب ). ج ِ شوط، بمعنی تک و گشت . و طاف بالبیت ِ سَبْعَة اشواط؛ یعنی طوف کرد خانه را هفت گشت . (منتهی الارب ) (آنندراج ). گردش کردن ها. گشتها.
-
جستوجو در متن
-
شوط
لغتنامه دهخدا
شوط. [ ش َ ] (ع اِ)شوط بَراح ؛ شغال . (منتهی الارب ) (از اقرب الموارد). || شوط باطل ؛ گرد آفتاب که از روزن خانه نماید، لغتی است در سین مهمله یعنی سوط. (منتهی الارب ). لغتی است در سوط باطل . (از اقرب الموارد). || تگ تا نهایت . ج ، اشواط. (منتهی الارب ...