کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
اشمعطاط پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
اشمعطاط
لغتنامه دهخدا
اشمعطاط. [ اِ م ِ ] (ع مص ) اشمعطاط قوم در طلب ؛ شتابی کردن آنان در طلب چیزی و متفرق شدن . (منتهی الارب )؛ مبادرت ورزیدن و پراکنده شدن آنان . (از المنجد). || اشمعطاط ابل یا اسبان ؛ پریشان شدن آنها. (از المنجد). اشمعطاطابل ؛ پریشان شدن شتران . (منتهی ...
-
واژههای همآوا
-
اشمئطاط
لغتنامه دهخدا
اشمئطاط. [ اِ م ِ ءْ ] (ع مص ) دوموی شدن . یقال : اشمئط الرجل . (منتهی الارب ). دومویه شدن . و رجوع به اشمطاط و اشمیطاط شود.