کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
اشغانیان پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
اشغانیان
لغتنامه دهخدا
اشغانیان . [ اَ ] (اِخ ) معرب اشکانیان . رجوع به اشکانیان و فارسنامه ٔ ابن البلخی ص 8، 9، 59 و تاریخ ایران باستان ج 3 ص 2577 و 2581 و تاریخ گزیده شود.
-
واژههای همآوا
-
اشقانیان
لغتنامه دهخدا
اشقانیان . [ اَ ] (اِخ ) معرب اشکانیان . رجوع به اشکانیان و اشغانیان و فارسنامه ٔ ابن البلخی ص 16 و 19 شود.
-
جستوجو در متن
-
اشقانیان
لغتنامه دهخدا
اشقانیان . [ اَ ] (اِخ ) معرب اشکانیان . رجوع به اشکانیان و اشغانیان و فارسنامه ٔ ابن البلخی ص 16 و 19 شود.
-
اردوانیان
لغتنامه دهخدا
اردوانیان . [ اَ دَ ] (اِخ ) اشکانیان . پادشاهان پارت . اردوانیون : همگان او [ اشک ] را معظم داشتندی و مقدم دانستندی و نامه و سخن او را حرمت نهادندی بحکم آنکه از نژاد پادشاه بزرگ بود و میانه ٔ مملکت او داشت و این قاعده ٔ اشغانیان و اردوانیان در میان ...
-
اردوان پنجم
لغتنامه دهخدا
اردوان پنجم . [ اَ دَ ن ِ پ َ ج ُ ](اِخ ) اشک بیست ونهم . آخرین پادشاه اشکانی . پس از اینکه بلاش چهارم درگذشت دو پسر او، بلاش و اردوان ، مدعی سلطنت شدند. از نوشته های نویسندگان رومی چنین بنظر می آیند، که تاج و تخت لااقل از سال 216م . نصیب اردوان گردی...