کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
اشعار پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
اشعار
/'aš'ār/
معنی
= شِعر
فرهنگ فارسی عمید
مترادف و متضاد
۱. ابراز، اظهار، اعلام، بیان
۲. آگاهانیدن، آموختن
برابر فارسی
سروده ها
دیکشنری
poetry
-
جستوجوی دقیق
-
اشعار
واژگان مترادف و متضاد
۱. ابراز، اظهار، اعلام، بیان ۲. آگاهانیدن، آموختن
-
اشعار
فرهنگ واژههای سره
سروده ها
-
اشعار
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی، جمعِ شِعر] 'aš'ār = شِعر
-
اشعار
فرهنگ فارسی عمید
(اسم مصدر) [عربی] 'eš'ār آگاه کردن؛ آگاهی دادن؛ خبر دادن؛ آگاهانیدن.〈 اشعار داشتن (کردن): (مصدر متعدی)۱. خبر دادن؛ باخبر کردن؛ آگاه کردن.۲. (مصدر لازم) آگاهی داشتن.
-
اشعار
فرهنگ فارسی معین
( ~.) [ ع . ] (اِ.) جِ شعر؛ موها.
-
اشعار
فرهنگ فارسی معین
( اِ ) [ ع . ] (مص م .) آگاه کردن ، خبر دادن .
-
اشعار
فرهنگ فارسی معین
( اَ ) [ ع . ] جِ شعر؛ چامه ها، شعرها.
-
اشعار
لغتنامه دهخدا
اشعار. [ اَ ] (ع اِ) ج ِ شِعر. نظمها. بیتها. (از فرهنگ نظام ). || ج ِ شَعر. (اقرب الموارد). رجوع به شِعر و شَعر شود.
-
اشعار
لغتنامه دهخدا
اشعار. [ اِ ] (ع مص ) آگاهی و اطلاع دادن . (فرهنگ نظام ). اشعره الامر؛ آگاهانید وی را از آن کار و کذا اشعره بالامر. (منتهی الارب ) (از اقرب الموارد). || شعار پوشانیدن کسی را. || اشعر الجنین ؛ موی برآورد بچه در شکم مادر. (منتهی الارب ) (اقرب الموارد)....
-
اشعار
دیکشنری فارسی به عربی
اشارة , شعر
-
اشعار
واژهنامه آزاد
اناشید.
-
واژههای مشابه
-
اشعار داشتن
لغتنامه دهخدا
اشعار داشتن . [ اِ ت َ ] (مص مرکب ) آگاه کردن . باخبر کردن .خبر دادن . اشعار کردن . و رجوع به اشعار کردن شود.
-
اشعار کردن
لغتنامه دهخدا
اشعار کردن . [ اِ ک َ دَ ] (مص مرکب ) آگاه کردن . باخبر کردن . خبر دادن . اشعار داشتن . و رجوع به اشعار داشتن شود.
-
اشعار روستایی
دیکشنری فارسی به عربی
ريفي