کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
اشر پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
آشر
لغتنامه دهخدا
آشر. [ ش ِ] (ع اِ) خاری که در هر یک از دو ساق ملخ است . || گرهی مانند دو چنگال که در سر دم آن است .
-
عشر
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی] [قدیمی] 'ašr ۱. ده آیۀ قرآن که به شاگردان میآموختند.۲. علامتی زرین در پایان هر ده آیه.
-
عشر
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی، جمع: اعشار و عشور] 'ošr یکدهم؛ دهیک چیزی.
-
أَشِر
فرهنگ واژگان قرآن
خودپسند-طاغي
-
عَشْر
فرهنگ واژگان قرآن
ده گانه - ده (10)
-
جستوجو در متن
-
اشاره کردن (باسریادست)
دیکشنری فارسی به عربی
اشر
-
بااشاره صدا زدن
دیکشنری فارسی به عربی
اشر
-
نمایان ساختن
دیکشنری فارسی به عربی
اشر
-
اشور
لغتنامه دهخدا
اشور. [ اُ ] (ع اِ) ج ِ اُشُر،بمعنی خوبی دندان و تیزی آنها از روی خلقت باشد یا از روی عمل . (منتهی الارب ) (آنندراج ). و رجوع به اُشُر شود. || ج ِ اُشَر. رجوع به اُشَر شود.
-
اشاره کردن بر
دیکشنری فارسی به عربی
استنتج , اشر , اقترح
-
اشران
لغتنامه دهخدا
اشران . [ اَ ](ع ص ) اَشِر. اَشُر. متکبر. مغرور. شادی کننده . ج ، اَشاری ̍، اُشاری ̍. (از اقرب الموارد) (منتهی الارب ).
-
اشیر
لغتنامه دهخدا
اشیر. [ اَ ] (اِخ ) (خوشحال ) پسر هشتمین ِ یعقوب بود که زلفه برایش تولید نمود. و او را چهار پسر و یک دختر بود. (قاموس کتاب مقدس ). و از زلفه دو پسر تولد کردند، کاد و اشر و بروایتی جاد و اشر. (حبیب السیر چ خیام ج 1 ص 59). و رجوع به اشترقفا و کاد و اشر...
-
اشرون
لغتنامه دهخدا
اشرون . [ اَ ش ُ ] (ع ص ، اِ) ج ِ اَشُر. (اقرب الموارد).
-
اشاره
دیکشنری فارسی به عربی
اشارة , اشر , اقتراح , بادرة , تحذير , تلميح , راية , رمز , قائمة الشحن
-
اشد
لغتنامه دهخدا
اشد. [ اَ ش َدد ] (اِخ ) یا آشد. نام برادر یوسف علیه السلام . (منتهی الارب ). ظاهراً این کلمه محرف اشیر یا اَشِر است زیرا چنانکه در تفسیر ابوالفتوح رازی آمده است ، اسامی برادران یوسف اینهاست : روبیل ، شمعون ، لاوی ، یهودا، ریالون ، یشجر، ذان ، یقتالی...