کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
اشرون پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
اشرون
لغتنامه دهخدا
اشرون . [ اَ ش ِ ] (ع ص ، اِ) ج ِ اَشِر. (اقرب الموارد) (منتهی الارب ).
-
اشرون
لغتنامه دهخدا
اشرون . [ اَ ش ُ ] (ع ص ، اِ) ج ِ اَشُر. (اقرب الموارد).
-
واژههای همآوا
-
عشرون
لغتنامه دهخدا
عشرون . [ ع ِ ] (اِخ ) نام جایگاهی است در عینة. (از معجم البلدان ).
-
عشرون
لغتنامه دهخدا
عشرون . [ ع ِ ] (ع عدد، ص ، اِ) بیست . (منتهی الارب ) (دهار). اسم است مر عدد بیست را،و مذکر و مؤنث در وی یکسان است . (ناظم الاطباء). درحال رفع با واو و در حال نصب و جر با یاء می آید، و در حال اضافه جایز است نون آن حذف شود از جهت شباهت به نون جمع، و ...
-
عشرون
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی] [قدیمی] 'ešrun بیست؛ عدد بیست.
-
عِشْرُونَ
فرهنگ واژگان قرآن
بيست
-
جستوجو در متن
-
اشر
لغتنامه دهخدا
اشر. [ اَ ش ِ ] (ع ص ) متکبر. مغرور. (اقرب الموارد) (منتهی الارب ). ج ، اَشِرون . (اقرب الموارد). پرنشاط. قوله تعالی : مَن الکذاب الاشر. (قرآن 26/54). (ترجمان علامه ٔ جرجانی ص 12). دَنَه گرفته . (زمخشری ):آن اشر چون جفت آن شاد آمدی پنجساله قصه اش یاد...