کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
اشخاص پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
مایع سبکی که از تقطیر الکل و جوهر گوگردبدست میایدو برای بیهوش کردن اشخاص بکار می رود
دیکشنری فارسی به عربی
اثير
-
واژههای همآوا
-
اشخاس
لغتنامه دهخدا
اشخاس .[ اِ ] (ع مص ) غیبت کردن کسی را. || ترشروئی کردن در سخن . (منتهی الارب ) (از اقرب الموارد).
-
جستوجو در متن
-
haves
دیکشنری انگلیسی به فارسی
اشخاص
-
empeople
دیکشنری انگلیسی به فارسی
اشخاص
-
personship
دیکشنری انگلیسی به فارسی
اشخاص
-
اثبات
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی] [قدیمی] 'asbāt اشخاص مورد اعتماد.
-
owner-occupier
دیکشنری انگلیسی به فارسی
صاحب اشخاص
-
proprietresses
دیکشنری انگلیسی به فارسی
اشخاص، مالك
-
از اینان
واژهنامه آزاد
از همین اشخاص؛ از میان این ها.
-
سایرین
واژگان مترادف و متضاد
دیگران، افراد دیگر، اشخاص دیگر ≠ همانها، همینها
-
لیست
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [فرانسوی: liste] list صورت اسامی اشخاص یا اشیا؛ فهرست.
-
مالیات
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی: مالیّات، جمعِ مالیَّة] (اقتصاد) māliyāt پولی که دولت از اشخاص و مؤسسات میگیرد.
-
مؤدبانه
فرهنگ فارسی عمید
(قید، صفت) [عربی. فارسی] mo'addabāne از روی ادب؛ مانندِ اشخاص مؤدَب.
-
طغام
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی] [قدیمی] taqām اشخاص فرومایه؛ اوباش.