کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
اشتک پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
اشتک
/'eštak/
معنی
پارچهای که نوزاد را در آن میبندند؛ قنداق.
فرهنگ فارسی عمید
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
اشتک
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [قدیمی] 'eštak پارچهای که نوزاد را در آن میبندند؛ قنداق.
-
اشتک
فرهنگ فارسی معین
(اِ تَ) (اِ.) جامه ای که کودکان نوزاد را در آن پیچند، قنداق .
-
اشتک
لغتنامه دهخدا
اشتک . [ اِ ت َ ] (اِ) جامه ای را گویند که طفلان و کودکان نوزاییده را در آن پیچند. (برهان ) (جهانگیری ) (فرهنگ نظام ). قُنداق . قُنداقه . قِماط.
-
اشتک
دیکشنری عربی به فارسی
شکايت کردن , غرولند کردن , ناليدن
-
جستوجو در متن
-
شکایت کردن
دیکشنری فارسی به عربی
اشتک , کلبة ، اِحْتِکامٌ
-
نالیدن
دیکشنری فارسی به عربی
آهة , اشتک , نخير
-
غرولند کردن
دیکشنری فارسی به عربی
احسد , اربية , اشتک , زمجرة , نعيق