کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
اشتغل پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
اشتغل
معنی
بفعاليت واداشتن , بکار انداختن , گرداندن , اداره کردن , راه انداختن , داير بودن , عمل جراحي کردن , مستعفي شدن , کناره گرفتن , تفويض کردن , استعفا دادن از , دست کشيدن
دیکشنری عربی به فارسی
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
اشتغل
دیکشنری عربی به فارسی
بفعاليت واداشتن , بکار انداختن , گرداندن , اداره کردن , راه انداختن , داير بودن , عمل جراحي کردن , مستعفي شدن , کناره گرفتن , تفويض کردن , استعفا دادن از , دست کشيدن
-
جستوجو در متن
-
عمل جراحی کردن
دیکشنری فارسی به عربی
اشتغل
-
مستعفی شدن
دیکشنری فارسی به عربی
اشتغل
-
کناره گرفتن
دیکشنری فارسی به عربی
اشتغل
-
استعفا دادن از
دیکشنری فارسی به عربی
اشتغل
-
بفعالیت واداشتن
دیکشنری فارسی به عربی
اجل , اشتغل
-
بکار انداختن
دیکشنری فارسی به عربی
اشتغل , ماثرة
-
راه انداختن
دیکشنری فارسی به عربی
اشتغل , زناد
-
دایر بودن
دیکشنری فارسی به عربی
اشتغل , مرة
-
دست کشیدن
دیکشنری فارسی به عربی
اشتغل , وقف
-
تفویض کردن
دیکشنری فارسی به عربی
اشتغل , تنازل , منتجع
-
گرداندن
دیکشنری فارسی به عربی
ادر , اشتغل , الو , دور , عجلة , عملية
-
اداره کردن
دیکشنری فارسی به عربی
اد , ادر , استخدم , اشتغل , رجل , رييس , عالج , عنوان , عيش , قاعدة , قيادة , مرة , معتدل , نفذ
-
طه
لغتنامه دهخدا
طه . [ طاها ] (اِخ ) ابن مهنا الجبرینی الشافعی المحتد الحلبی المولد، العالم الفاضل المتقن العلامة المحقق واحدالدهر فی الفضائل . وی مفسرو محدث و بعلوم عقلی و نقلی محیط و مردی تیزخاطر و صاحب هوشی سرشار بود. در غور بمطالب بسی عمیق و مدقق بود با زهد و عف...