کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
اشتراکي پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
اشتراکي
معنی
جامعه گراي , سوسياليست , طرفدار توزيع وتعديل ثروت
دیکشنری عربی به فارسی
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
اشتراکي
دیکشنری عربی به فارسی
جامعه گراي , سوسياليست , طرفدار توزيع وتعديل ثروت
-
واژههای مشابه
-
اشتراکی
واژگان مترادف و متضاد
۱. شریکی، عمومی، همگانی ۲. کمونیستی
-
اشتراکی
فرهنگ فارسی عمید
(صفت نسبی، منسوب به اشتراک) [عربی. فارسی] 'ešterāki ۱. کمونیست؛ پیرو کمونیزم.۲. (صفت نسبی، قید) به طور مشترک؛ با هم.
-
اشتراکی
لغتنامه دهخدا
اشتراکی . [ اِ ت ِ ] (ص نسبی ) صفت نسبی است از اشتراک بمعنی اباحه و فوضی که در قوانین ایران بر کمونیست یا پیرو مرام کمونیزم اطلاق میشود. ولی در تداول عربی زبانان امروز کلمه ٔ «اشتراکی » بمعنی سوسیالیست و کلمه ٔ «شیوعی » بجای کمونیست بکار میرود. اگر ک...
-
اشتراکی
دیکشنری فارسی به عربی
جماعي , عمومي
-
cooperative engagement, CE
درگیری اشتراکی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم نظامی] به اشتراک گذاشتن اطلاعات مربوط به هدف و سلاحها و واپایش محل استقرار سلاحهای پرتابی در میان رزمندگان
-
covalent bond
پیوند اشتراکی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[شیمی] پیوندی که در آن هریک از اتمهای شرکتکننده در پیوند، یک الکترون به اشتراک میگذارد
-
اصول اشتراکی
دیکشنری فارسی به عربی
شيوعية
-
مرام اشتراکی
دیکشنری فارسی به عربی
شيوعية
-
مزرعه اشتراکی
دیکشنری فارسی به عربی
کومونة
-
cooperative engagement system, CES
سامانۀ درگیری اشتراکی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم نظامی] سامانهای که حسگرهای پدافند هوایی را هماهنگ و دادههای بهدستآمده را به نحوی یکپارچه میکند که از شبکۀ سامانههای منفرد، نوعی سامانۀ پدافند هوایی نامتمرکز اما کاملاً هماهنگ به وجود میآید
-
cooperative engagement processor, CEP
پردازشگر درگیری اشتراکی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم نظامی] بخشی از سامانۀ درگیری اشتراکی که اطلاعات خام را از حسگرها و سامانههای سلاح دریاپایه (shipboard) جمعآوری و آنها را در قالببندی جدید به سامانۀ توزیعِ داده ارسال میکند
-
covalent coordinate bond
پیوند اشتراکی یکسویه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[شیمی] پیوندی که در آن زوجالکترونِ پیوندی، تنها بهوسیلۀ یکی از اتمهای شرکتکننده در پیوند تأمین میشود
-
طرفدار مرام اشتراکی
دیکشنری فارسی به عربی
شيوعي