کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
اشتباها پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
اشتباها
فرهنگ واژههای سره
ندانسته
-
جستوجو در متن
-
missending
دیکشنری انگلیسی به فارسی
گمشده، اشتباها فرستادن
-
missent
دیکشنری انگلیسی به فارسی
غیرواقعی، اشتباها فرستادن
-
missends
دیکشنری انگلیسی به فارسی
missends، اشتباها فرستادن
-
سهوا
واژهنامه آزاد
اشتباهاً و به طور اشتباه و از روی غفلت و فراموشی، نه از روی عمد.
-
نادانسته
واژگان مترادف و متضاد
اشتباهاً، بهغیرعمد، سهواً، غیرعمداً، ناخواسته ≠ دانسته، عمداً
-
اغلاط
فرهنگ فارسی معین
(اَ ) [ ع . ] ( اِ.) جِ غلط ؛ غلط ها، اشتباها.
-
سهواً
لغتنامه دهخدا
سهواً. [ س َ وَن ْ ] (ع ق ) اشتباهاً و بطور اشتباه و از روی غفلت و فراموشی نه از روی عمد. (ناظم الاطباء).
-
تیام
واژهنامه آزاد
تیام واژه اى ست دزفولى که به معناى چشمهایم بکار مى رود که اشتباهاً آن جزو لرى و بختیارى بشمار مى آورند و در حقیقت هم معنى لرى آن چَشیام و بختیارى آن چَشام مى باشد.
-
حارث
لغتنامه دهخدا
حارث . [ رِ ] (اِخ ) ابن وهب .تابعی است و بروایتی که از صنابح دارد معروف است و ابن حجر گوید طبرانی اشتباهاً او را از صحابه آرد. رجوع به کتاب الاصابة چ مصر سنه ٔ 1323 ج 2 ص 73 شود.
-
قناصه
واژهنامه آزاد
کلمه عربی، مؤنث قناص بمعنی تک تیرانداز یا شکارچی است. اسم عامیانه اسلحه سیمینوف. این اسلحه برای هدف قرار دادن دقیق اهداف دور مورد استفاده قرار می گرفت. مردم اشتباهاً نام قناصه یا سیمینوف را برای اسلحه دراگانف بکار می برند.
-
گل گنده
لغتنامه دهخدا
گل گنده . [ گ ُ گ َ دَ / دِ] (اِ مرکب ) نوعی از کما باشد و آن بغایت گنده و بدبو میشود. و زنان به جهت فربهی حلوا کنند و خورند. (برهان ) (آنندراج ). کلیکان و کما. (جهانگیری ). الفاظ الادویه این لغت را اشتباهاً گل گنبده ضبط کرده است .
-
غطاس
لغتنامه دهخدا
غطاس . [ غ َطْ طا ] (ع اِ) مرغی است که به غواص معروف است . (المنجد). مرغی سیاه مانند مرغابی است ، در آب فرورود و ماهی گیرد و خورد و آن را غواص نیز گویند. صاحب حیاة الحیوان اشتباهاً آن را قرلی دانسته است . (صبح الاعشی ج 2 ص 69). || (ص ) آنکه در ته دری...
-
سداهرا
لغتنامه دهخدا
سداهرا. [ س َ هََ ] (اِخ )نام باغی است به لاهور. (لغت فرس اسدی ) : ای سرو کشمری ، سوی باغ سداهراهرگز دمی نیائی و یک روز بگذری . حقوری .آنندراج و برهان بمعنی نام مرغی که به غیر از لاهور در جای دیگر نباشد آورده اند ولی اشتباهاً مؤلف برهان باغ را مرغ خ...