کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
اشاره کردن پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
اسم اشاره
دیکشنری فارسی به عربی
برهاني
-
اشاره بدور
دیکشنری فارسی به عربی
ذلک
-
اشاره کننده
دیکشنری فارسی به عربی
دلالي , معبر
-
اشاره گر
دیکشنری فارسی به عربی
موشر
-
اشاره شده
دیکشنری فارسی به عربی
ضمني
-
اشاره گر
واژهنامه آزاد
نشانه گر ، نشانگر، در کامپیوتر به نشانه گر موس اشاره گر pointer می گویند.
-
اشاره می کند
فرهنگ واژههای سره
مینمارد
-
ایما و اشاره
فرهنگ واژههای سره
نمار
-
الم و اشاره
لغتنامه دهخدا
الم و اشاره . [ اِ م ُ اِ رَ / رِ ] (اِ مرکب ، از اتباع ) بمعنی ایماء و اشاره : با الم و اشاره به او فهمانید. با الم و اشاره به یکدیگر حالی کردند. (یادداشت مؤلف ).
-
اشاره داشتن بر
دیکشنری فارسی به عربی
دل عليه
-
به اشاره فهماندن
دیکشنری فارسی به عربی
دس
-
اشاره یانگاه مختصر
دیکشنری فارسی به عربی
قول ماثور
-
جستوجو در متن
-
اشر
دیکشنری عربی به فارسی
اشاره , اشاره کردن (باسريادست) , بااشاره صدا زدن , نشان دادن , نمايان ساختن , اشاره کردن بر
-
mentions
دیکشنری انگلیسی به فارسی
اشاره می کند، ذکر، اشاره، تذکر، یاداوری، یادکرد، ذکر کردن، نام بردن، اشاره کردن
-
allude
دیکشنری انگلیسی به فارسی
اشاره کرد، اشاره کردن، مربوط بودن به، اظهار کردن، گریز زدن به