کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
اسیدکربنیک پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
اسیدکربنیک
/'asidkarbonik/
معنی
گازی بیبو، بیرنگ، اندکی ترشمزه، و ناپایدار که فقط به حالت محلول بهدست میآید و مصرف دارویی دارد.
فرهنگ فارسی عمید
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
اسیدکربنیک
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [فرانسوی: acide carbonique] (شیمی) 'asidkarbonik گازی بیبو، بیرنگ، اندکی ترشمزه، و ناپایدار که فقط به حالت محلول بهدست میآید و مصرف دارویی دارد.
-
جستوجو در متن
-
کربنات
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [فرانسوی: carbonate] (شیمی) karbonāt هریک از نمکهای اسیدکربنیک.
-
بیکربنات
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [فرانسوی: bicarbonate] (شیمی) bikarbonāt نمک اسیدکربنیک و مخصوصاً نمکی که اساس آن سدیم باشد.
-
کربنات
فرهنگ فارسی معین
( ~.) [ فر. ] (اِ.) املاح اسیدکربنیک که به آسانی به وسیلة اسیدها تجزیه می شود. مانند: کربنات سدیم ، کربنات سرب و غیره .
-
اتمسفر
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [فرانسوی: atmophère] 'atmosfer ۱. طبقۀ هوا که گرداگرد کرۀ زمین را فراگرفته و از گازهای مختلف مانند ازت، اکسیژن، اسیدکربنیک، آرگن، هیدروژن، و غیره تشکیل شده؛ طبقۀ بخار یا جو.۲. (فیزیک) واحد اندازهگیری فشار یک کیلوگرم بر یک سانتیمتر.