کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
اسیداستیک پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
اسیداستیک
/'asid[']asetik/
معنی
مایعی بیرنگ با بوی تند، بسیار ترشمزه، محلول در آب، اتر، و الکل که در داروسازی و صنعت به کار میرود؛ جوهر سرکه.
فرهنگ فارسی عمید
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
اسیداستیک
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [فرانسوی: acide acétique] (شیمی) 'asid[']asetik مایعی بیرنگ با بوی تند، بسیار ترشمزه، محلول در آب، اتر، و الکل که در داروسازی و صنعت به کار میرود؛ جوهر سرکه.
-
جستوجو در متن
-
استات
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [فرانسوی: acétate] (شیمی) 'asetāt نمکی که از اسیداستیک حاصل میشود.
-
استون
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [فرانسوی: acétone] ‹آستون، آستن، استن› (شیمی) 'aseton مایعی بیرنگ، فرّار، و قابل اشتعال که از تقطیر املاح اسیداستیک بهدست میآید و در تهیۀ رنگ و لاک به کار میرود. بسیاری از مواد را در خود حل میکند و به همین دلیل در پاک کردن لاک ناخن از ...
-
زنگار
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) zangār ۱. مادهای سمّی به رنگ سبز که از عمل اسیداستیک در سطح مس به وجود میآید؛ اکسید مس.۲. [قدیمی] زنگ آهن.〈 زنگار معدنی: (شیمی) [قدیمی] زاج سبز.
-
سرکه
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) ‹سرکا› serke مایعی ترش که بخش اصلی آن اسیداستیک و آب است و از انگور، خرما، انجیر و بعضی میوههای آبدار دیگر به دست میآید و در داروسازی برای حل کردن بعضی داروها به کار میرود.〈 سرکه فروختن: (مصدر لازم)۱. فروختن سرکه به کسی.۲. [قدیمی، مجا...
-
جوهر
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی: جَوهر، معرب، مٲخوذ از پهلوی: gōhar] jo[w]har ۱. هر نوع مادۀ رنگی که در رنگرزی و تولید مواد غذایی کاربرد دارد.۲. مایع رنگی صنعتی که در تولید نوشتافزار کاربرد دارد.۳. استعداد و شایستگی.۴. حقیقت.۵. اصل و خلاصۀ چیزی.۶. (فلسفه) [جمع: جواهر،...