کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
اسیب پذیر پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
اسیب پذیر
دیکشنری فارسی به عربی
ضعيف
-
واژههای مشابه
-
آسیب
واژگان مترادف و متضاد
۱. آفت، بلا ۲. آزار، خدشه، زخم، صدمه، ضرب، گزند، لطمه ۳. عیب، نقص ۴. خسارت، خسران، زیان، ضرر
-
آسیب
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) 'āsib ۱. هر عیب، نقص، یا جراحت که به سبب عاملی مانند ضربه ایجاد میشود؛ صدمه.۲. تماس؛ سایش.
-
آسیب
فرهنگ فارسی معین
( اِ.)1 - زخم ، صدمه . 2 - رنج . 3 - آفت ، بلا. 4 - آزار. 5 - زیان ، ضرر.
-
آسیب
لغتنامه دهخدا
آسیب . (اِ) زخم . کوب . ضرب : به آسیب پا و بزانو و دست همی مردم افکند چون پیل مست . عنصری . || صدمه . کوس . کوست . عیب و نقص یا شکستگی که از زخم و ضرب پیدا آید : همان گرد بررفت مانند دودز آسیب رخساره ٔ مه شخود. فردوسی .اندوهم از آن است که یک روز مفاج...
-
myopathy
ماهیچهآسیب
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم پایۀ پزشکی] هرگونه آسیب یا بیماری ماهیچه
-
arthropathy
مفصلآسیب
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ارتاپزشکی] هر نوع بیماری یا اختلال در مفصل
-
spondylopathy
مهرهآسیب
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ارتاپزشکی] هرنوع بیماری یا ناهنجاری مهرهها متـ . مهرآسیب
-
beam damage
آسیب باریکه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[فیزیک- اپتیک] دگرگونی در نمونه براثر تابش باریکه
-
vulnerability
آسیبپذیری
واژههای مصوّب فرهنگستان
[رایانه و فنّاوری اطلاعات، رمزشناسی، مهندسی مخابرات] ضعف در طراحی و راهاندازی و عملکرد مدیریت یک سامانه که باعث نقض خطِمشی امنیتی آن سامانه شود
-
damage tolerant
آسیبتاب
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم نظامی] ویژگی هرنوع سازۀ پروازی که پس از بروز خرابی همچنان میتواند فشارهای معمول را تحمل کند
-
radiation damage
آسیب تابش
واژههای مصوّب فرهنگستان
[فیزیک] هرگونه اثر تخریبی ناشی از پرتوگیری (exposure)
-
induced damage
آسیب تَبَعی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل درونشهری-جادهای] صدمه دیدن قطعات وسیلۀ نقلیه درنتبجۀ فشرده شدن آنها در کنار یکدیگر که به خمیدگی به سمت داخل یا خارج منجر میشود
-
fire damage
آسیب حریق
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی منابع طبیعی- محیطزیست و جنگل] تأثیری که حریق بر کاربری زمین وارد میکند و ازنظر مدیریت جنگل ویرانگر محسوب میشود