کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
اسیا پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
چم آسیا
لغتنامه دهخدا
چم آسیا. [چ َ ] (اِخ ) مؤلف مرآت البلدان نویسد: «از مزارع قریه ٔ طایقان قم است ». (از مرآت البلدان ج 4 ص 261).
-
آسيا الصغري
دیکشنری عربی به فارسی
آسياي صغير
-
آسيا الوسطي
دیکشنری عربی به فارسی
آسياي ميانه
-
اهل اسیا
دیکشنری فارسی به عربی
آسيوي
-
دندان آسیا
لهجه و گویش اصفهانی
تکیه ای: dendun-e âsiyâ طاری: dandun-e ar طامه ای: dandungorde طرقی: dandun-e korsi / ar کشه ای: dandun-e ar نطنزی: dendon-e âr
-
اب اسیا
واژهنامه آزاد
اسیا که به زور اب گردد
-
distomolar, retromolar
اضافی پشتآسیا
واژههای مصوّب فرهنگستان
[پزشکی-دندانپزشکی] دندان اضافی کوچکی که پُشت آسیای سوم در دندانگان دائمی میروید متـ . آسیای چهارم fourth molar
-
سنگ زیرین آسیا بودن
لغتنامه دهخدا
سنگ زیرین آسیا بودن . [ س َ گ ِ ن ِ دَ ] (مص مرکب ) کنایه از مقاومت و پایداری داشتن . سخت مقاوم بودن : بگرد بر سرم ای آسیای دور زمان بهر جفا که توانی که سنگ زیرینم .سعدی .
-
چم آسیا خرابه
لغتنامه دهخدا
چم آسیا خرابه . [ چ َ خ َ ب ِ ] (اِخ ) مؤلف مرآت البلدان نویسد: «یکی از مزارع قریه ٔ طایقان قم است ». (از مرآت البلدان ج 4 ص 261).
-
قاره ء اسیا
دیکشنری فارسی به عربی
آسيا
-
آسیا و پستا
فرهنگ گنجواژه
آسیا به نوبت.
-
واژههای همآوا
-
آسیا
فرهنگ نامها
(تلفظ: āsiyā) بزرگترین قاره از قارههای پنجگانه جهان .
-
آسیا
واژگان مترادف و متضاد
۱. آسیاب، آسک، آس، چرخاب ۲. طاحنه، کرسی ≠
-
آسیا
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [پهلوی: āsyāp] ‹آسیاو، آسیاه› 'āsiyā ۱. دستگاهی که بهوسیلۀ آن غلات را آرد کنند.۲. جایی که غلات را آرد میکنند۳. از لوازم برقی منزل که مواد غذایی را پودر یا نرم میکند.۴. (زیستشناسی) = دندان 〈 دندان آسیا〈 آسیای آبی: آسیابی مرکب ا...
-
آسیا
فرهنگ فارسی معین
[ په . ] (اِمر.) 1 - آسیاب . 2 - هر یک از دندان های عقب دهان ، که تعداد آن ها ده عدد در هر فک می باشد. 3 - (اِخ ) [ یو. ] بزرگ ترین و پرجمعیت ترین قارة دنیا.