کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
اسکیمو پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
اسکیمو
/'eskimu(o)/
معنی
۱. هریک از مردمان ساکن جزایر قطب شمال، آلاسکا، و گروئلند.
۲. نوعی بستنی
فرهنگ فارسی عمید
دیکشنری
Eskimo, Inuit
-
جستوجوی دقیق
-
اسکیمو
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [فرانسوی: eskimo] 'eskimu(o) ۱. هریک از مردمان ساکن جزایر قطب شمال، آلاسکا، و گروئلند.۲. نوعی بستنی
-
اسکیمو
فرهنگ فارسی معین
(اِ مُ) [ فر. ] (اِ.) 1 - هر یک از مردمان ساکن شبه جزیرة آلاسکا، گروئتلند و جزایر اطراف قطب شمال . 2 - نوعی بستنی یخی .
-
اسکیمو
لغتنامه دهخدا
اسکیمو. [ اِ م ُ ] (اِ) نوعی بستنی .
-
اسکیمو
لغتنامه دهخدا
اسکیمو. [ اِ م ُ ] (اِخ ) نام اقوام و طوایفی است که در شبه جزیره ای واقع در انتهای شمالی آمریکا و موسوم به گروئنلاند و نیز در جزائر اطراف قطب شمالی و شبه جزیره ٔ آلاسکا در قطعه ٔ لابرادور و نواحی بین خلیج هودسن و تنگه ٔ برینگ و دیگر نقاط همجوار با ای...
-
اسکیمو
دیکشنری فارسی به عربی
اسکيمو
-
اسکیمو
لهجه و گویش تهرانی
بستنی یخی
-
واژههای مشابه
-
اسکيمو
دیکشنری عربی به فارسی
اسکيمو
-
Eskimo Nebula
سحابی اسکیمو
واژههای مصوّب فرهنگستان
[نجوم] ← سحابی دلقک
-
جستوجو در متن
-
Eskimo
دیکشنری انگلیسی به فارسی
اسکیمو
-
Esquimau
دیکشنری انگلیسی به فارسی
اسکیمو
-
eskimos
دیکشنری انگلیسی به فارسی
اسکیموس، اسکیمو
-
Eskimo-Aleut
دیکشنری انگلیسی به فارسی
اسکیمو Aleut
-
Eskimo dog
دیکشنری انگلیسی به فارسی
سگ اسکیمو، سگ سورتمهکش، اسکمیو